سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کوهستان دیار عالمان
در این وبلاگ قصد دارم ضمن معرفی روستای عالم پرور کوهستان،در حد توان پیرامون موضوعات گوناگون دینی،مطالبی عرض کنم. 
قالب وبلاگ



  1- خدمت رسانی به مردم :

 خدمت رسانی و همیاری در بین پیروان اهل بیت باعث نزدیکی دل ها و تحکیم ارتباط ها می شود، ائمه ما از جمله امام صاد(ع) نه تنها در گفتار، شیعیان را به همکاری و همیاری و خدمت رسانی دعوت می کردند بلکه با عمل نیز این مسئله را به اثبات رساندند. امام صادق(ع) در زمینه خدمت رسانی به مردم به شیعیان خود چنین سفارش فرمود: «یابن جندب الماشی فی حاجه اخیه کالساعی بین الصفا و المروه و قاضی حاجته کالمشحط فی سبیل الله یوم بدر و احد و ما عذب الله امه الا عند استهانتهم بحقوق فقراء اخوانهم[1]  ؛

 ای پسر جندب! هر که در راستای برآوردن حاجت برادر (دینی)اش گام بردارد، چون کسی باشد که میان صفا و مروه (برای انجام حج) گام برداشته است. و برآورنده حاجت برادر (دینی) همچون کسی است که در جنگ بدر و احد (در صدر اسلام) در راه خدا، به خون خویش آغشته است (و به شهادت رسیده است) خدا هیچ امتی را دچار عذاب نساخته مگر هنگامی که به حق و حقوق برادران مستمندشان سستی(و بی اعتنایی) نموده اند». در ادامه می فرماید: ای پسر جندب! به شیعیان ما برسان و به آن ها بگو: مبادا گروه ها (و طرز فکرهای منحرف) شما را اغفال کنند، به خدا سوگند! به ولایت ما (اهل بیت) نتوان دست یافت مگر با تقوا... و یاری کردن برادران دینی (با مال و جان) در راه خدا و هر کس بر مردم ستم نماید، شیعیان ما به شمار نیاید».[2] 

راستی چرا این سفارشات و انتظارات در جامعه تشیع کم رنگ شده است؟ با این که از علامت بارز شیعه همدردی و همیاری و خدمت رسانی بوده است چنان که آن حضرت می فرماید: «به راستی شیعیان ما به چند ویژگی شناخته شوند: (از جمله) بذل و بخشش به برادران دینی.»[3] 

 

 انتظار فوق را تمام امامان معصوم(ع) از شیعیان خویش دارند، امام باقر(ع) پدر بزرگوار امام صادق(ع) نیز چنین انتظاری را از پیروان خود دارد. شخصی به امام باقر(ع) عرض کرد الحمدلله شیعیان شما خیلی زیاد هستند، امام نگاه پرمعنایی به او کرد و فرمود: این ها که می گویی شیعیان ما هستند، آیا این کارها را انجام می دهند؟ «آیا ثروتمندان این افراد به حال فقراء و مستمندان خود توجهی دارند و به آن ها رسیدگی می کنند؟ آیا بزرگان و نیکوکاران این افرادی که شما آن ها را شیعه می خوانید خطاها و اشتباهات خطاکاران را می بخشند و آن ها را مورد عفو و گذشت قرار می دهند(یا آن ها را چندین برابر مجازات می کنند و زجر می دهند!؟) آیا این ها مواسات و همدردی دارند؟ خوشبختی های خویش را بین همدیگر تقسیم می کنند، (شادیهای شان را با هم قسمت می نمایند؟) آن مرد (وقتی این ویژگیها را شنید شرمنده شد) و گفت: نه (این صفات را دارا نیستند) حضرت فرمود: چنین افرادی شیعه ما نیستند، شیعه کسی است که آن چه را گفتم عمل کند.»[4] 

2-ولایت مداری و ولایت پذیری :

یکی دیگر از انتظارات امام صادق(ع) از شیعیان این است که نسبت به امامان خویش معرفت و شناخت داشته باشند و بعد از شناخت، بادل و جان، ولایت آن ها را بپذیرند و سراپا تسلیم فرامین آن بزرگواران باشند، و آن چنان به ولایت اهل بیت دلبسته باشند که شادی و خزن خود را، خوشی و ناخوشی و تمام لذائذ و شدائد زندگی را با ولایت و محبت ائمه اطهار(ع) پیوند زنند، محبت اهل بیت آن چنان در دل و جانشان رسوخ کرده که تمام گفتار و کردار، و عکس العمل ها را با ولایت و محبت آن ها می سنجند، امام صادق(ع) در این زمینه می فرماید: «خداوند شیعیان ما را رحمت کند که از زیادی سرشت ما آفریده شده اند و با آب ولایت ما عجین گشته اند، آنان به خاطر اندوه (و غصه های) ما غمناک می شوند و شاد می شوند بخاطر شادی ما».[5] 

 البته همیشه این گونه بوده و هست که مدعیان ولایت مداری فراوانند ولی ولایت پذیران واقعی کم و اندک می باشند، امام صادق(ع) با تبیین علائم هر یک، صفوف ولایت مداران اصلی را از غیرش جدا فرموده است، آن جا که می فرماید: «شیعه سه دسته اند، گروهی بوسیله ما زینت می یابند (و ما را وسیله عزت و آبروی خویش قرار می دهند) و گروهی بوسیله ما می خورند (و ما را وسیله درآمد زندگی دنیایی خویش قرار داده از این طریق زندگی می کنند و گروهی از ما و به سوی ما هستند با امنیت ما آرامش می یابند و با ترس ما ترسانند، بذر،(های کاشته نشده اسرار را) پخش نمی کنند و در برابر جفاکاران خودنمایی ندارند، اگر پنهان باشند کسی سراغ آن ها را نمی گیرد و اگر آشکار باشند به آن ها اعتنا نمی شود (یعنی شهرت گریز و بی نام و نشانند) آن ها (بحقیقت) چراغهای هدایتند(و راهنمایان خلق).«عاشقان روی جانان جمله بی نام و نشانندنامداران را هوای او دمی بر سر نیامد»

 امام صادق(ع) علاوه بر سفارش های مکرر بر ولایت پذیری و ولایت مداری شیعیان خویش، در مکتب تربیتی خویش شیعیان ولایی تربیت نموده و آنان را ولایت مدار بار می آورد، در این زمینه داستان عبدالله بن یعفور یکی از شیعیان با اخلاص و فداکار که در پذیرش ولایت ائمه اطهار(ع) اسوه ای کامل و نمونه ای بارز برای تمامی شیعیان می باشد، شنیدنی است. او با همه عظمت علمی و موقعیت اجتماعی در برابر فرمان امام خویش تسلیم محض بود.وی روزی در حضور پیشوای ششم نشسته بود و از وجود حضرتش بهره می برد، در این بین عبدالله ضمن سخنانی، کلامی را به امام(ع) اظهار نمود که مورد عنایت حضرت قرار گرفت، این سخن که از ژرفای جان او و عمق ایمان وی ریشه می گرفت، می تواند درسی فراموش نشدنی و الگویی مناسب برای تمام پیروان و دوستداران اهل بیت باشد.

عبدالله به امام صادق(ع) عرض کرد: «سوگند به خدا! اگر اناری را از وسط دو نصف کنی و بفرمایی که نصف آن حلال و نصف دیگرش حرام است، مطمئنا گواهی خواهم داد که: آنچه را گفتی حلال و نصف دیگرش حرام است، مطمئنا گواهی خواهم داد که: آنچه را گفتی حلال، حلال است و آن نصفی را که فرمودی حرام، حرام است (و هیچگونه اعتراضی نخواهم کرد) پس آن حضرت فرمود: خدا تو را رحمت کند، خدا تو را رحمت کند».[6]  آری شیعه واقعی سرا پا تسلیم فرمان امام خویش می باشد و هرگز اهل بیت را رها نخواهد کرد، چنان که آن حضرت در جای دیگر فرمود: «کذب من زعم انه من شیعتنا و هو متمسک بعروه غیرنا [7]  ؛ دروغ پنداشته آن کسی که خود را شیعه ما می داند ولی به ریسمان (سرپرستی و ولایت) غیر ما (اهل بیت) چنگ می زند» چرا که رستگاری و سعادت ابدی جز در سایه پذیرش امامت امامان معصوم(ع) میسر نیست.امام صادق(ع) فرمود: «بخدا قسم ما (همان) نعمتی هستیم که خداوند به بندگانش عنایت فرموده و بوسیله ما رستگار شود آن کسی که رستگار شده است (و به سعادت ابدی دست یافته است) و شیعه واقعی آن است که بدنبال امامان خویش باشند و پا جای پای آن ها گذارند.[8]   به همین جهت امام صادق(ع) فرمود: «شیعه ما نیست کسی که به زبان بگوید شیعه هستم ولی در عمل با ما مخالفت کند و آثار ما را زیر پاگذارد، ولکن شیعه کسی است که با زبان و دل با ما موافق باشد و آثار ما را پیروی کند و مانند ما رفتار نماید، چنین کسانی شیعه (واقعی) ما هستند.»[9] 

 3- انجام عمل شایسته و دارا بودن اوصاف بایسته:

یکی دیگر از مهمترین انتظارات امام صادق(ع) از شیعیانش این است که از نظر رفتاری بدنبال انجام کارهای نیک و شایسته باشند و از نظر اخلاقی برخوردار از اوصاف نیک و پسندیده، و قرین به اخلاق زیبای اسلامی. حضرتش بر این انتظار سخت پای فشرده و با بیان های مختلفی آن را ابراز فرموده است، در یک جا می فرماید: «شیعتنا اهل الهدی و اهل التقی و اهل الخیر و اهل الایمان و اهل الفتح و الظفر؛[10]  شیعیان ما اهل هدایت و تقوا، اهل خیر و نیکی و اهل ایمان و پیروزی و موفقیت می باشند. در جای دیگر فرمود: بخدا قسم شیعه ما نیست مگر کسی که عفت شکم را داشته باشد (و از خوردن حرام دوری نماید) و برای خدا عمل کند و امید ثواب از او داشته باشد و (تنها) از عقاب او ترس داشته باشد»[11]

  و گاه با بررسی بازتاب اعمال نیک شیعیان و اخلاق برجسته آن ها در جامعه، انتظار خویش را با تأکید بیشتری از پیروان خود اعلام می دارد، از جمله می فرماید: «به هر کس که پیرو ما است و به گفته های ما گوش فرا می دهد سلام مرا ابلاغ کن، و (بگو) من همه شما (شیعیان) را به تقوی، پرهیزکاری در دین، و تلاش و کوشش در راه خدا، و راستگویی و امانت داری، و سجده طولانی، و نیکو همسایه داری...، سفارش می کنم، زیرا هرگاه کسی از شما به این سفارشات من عمل کند مردم می گویند: این «جعفری مذهب» (و شیعه) است. و من از این (اثر اجتماعی) و از اعمال شما شادمان می شوم و سایر مردم نیز می گویند: این است روش ادب و تربیت امام صادق(ع): ولی اگر برخلاف این (روش صادقانه و مورد انتظار) بودید، من از عملکرد شما غمگین و شرمنده می گردم!! و مردم نیز (با ناراحتی) خواهند گفت: این هم اثر تربیتی امام صادق(ع)!! (و این هم شیعه امام صادق(ع) «[12] 

بیاییم با رفتارمان امامان خویش را شرمنده و سرشکسته نسازیم و آبرو و عظمت آن ها را حفظ کنیم.امام صادق(ع) درخواست می کند که: «کونوا لنازینا ولاتکونوا علینا شیناً، قولوا للناس حسنا و احفظوا السنتکم و کفوا عن الفضول و قبح القول[13]  ؛ (شیعیان) زینت (و آبرومندی) ما باشید نه باعث ملامت و سرزنش ما، با مردم نیکو سخن بگویید، و زبانتان را حفظ کنید و از زیاده روی و زشت گویی بازدارید.یکی از شیعیان حضرت به نام «شقرانی» از تقسیم خلیفه وقت «منصور دوانیقی» محروم ماند، در کنار خانه خلیفه منتظر فرصت بود تا با شفاعت و وساطت کسی حق خود را بگیرد، حضرت صادق(ع) سهم او را گرفت و به وی داد آن گاه فرمود: ای شقرانی اعمال نیک از همه نیکو است، ولی از تو نیکوتر است چون به ما نسبت داری (و شیعه ما هستی) و کارهای زشت از همه زشت است ولی از تو زشتتر است (چون که به ما نسبت داری)»[14]  (14) لازم به یادآوری است که شقرانی از خدمت گزاران پیامبر اکرم(ص) بود و عمر طولانی کرده بود و تا زمان امام صادق(ع) زنده بود، ولی گرفتار مشروب بود، لذا امام صادق(ع) به او تذکر داد که تو با دیگران تفاوت داری، تو به ما اهل بیت نسبت داری لذا احترام این مقام و موقعیت را حفظ کن، چرا که شیعه باید اهل عمل نیک، ورع و پرهیزکاری باشد، چنان که امام صادق(ع) فرمود: «احق الناس بالورع آل محمد و شیعتهم، کی تقتدی الرعیه بهم[15]  ؛

پس زاوارترین مردم به تقوا و دوری از حرام، آل محمد(ص) و شیعیان آن ها هستند، تا سایر مردم نیز به آنان تأسی نمایند. در این زمینه امام صادق (ع) فرمود:«کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم لیرو امنکم الورع و الاجتهاد و الصلاه و الخیر فان ذلک داعیه[16]   مردم را با غیر زبان خود به کارهای نیک دعوت کنید، تا آنان از شما تقوی و ورع و تلاش و کوشش در نماز و کارهای خیر ببینند، و این راه(عمل) جاذبه بیشتری دارد (و بهتر مردم را به سوی نیکی ها جذب می کند)».

4- حسابرسی اعمال :

انتظار دیگری که امام صادق (ع) از شیعیانش دارد، رسیدگی به اعمال و داشتن محاسبه در شبانه روز است، لازم است انسان درابتدای هر روز نسبت به اعمال نیک و دوری از گناه خود «مشارطه» و قرار دادی داشته باشد، و در طول روز مواظبت و «مراقبه» داشته باشد و درپایان روز «محاسبه» و حسابرسی، در این زمینه امام صادق (ع) سخنان ارزشمندی دارد که به برخی از آنها اشاره می شود، درادامه حدیث تحف العقول می فرماید:«ای پسر جندب لازم است هر مسلمانی که ما را می شناسد (شیعه ما هستند)درهر شب و روز به ارزیابی اعمال خود بپردازد و محاسبه نفس نماید، اگر (بعد از محاسبه) درکارنامه خودکردار نیکی دید بر آن بیفزاید و اگر گناهی مشاهده کرد از آن آمرزش بخواهد تا روز قیامت رسوا نگردد. خوشا به حال بنده ای که برخطا کارانی که از نعمت ها و خوشی های دنیا برخوردار شده اند غبطه نبرد. خوشا به حال بنده ای که دنبال آخرت باشد و برای به دست آوردن آن بکوشد».[17] 

در جای دیگر فرمود:«بیدار باشید سپس محاسبه کنید نفستان را قبل از آنکه مورد محاسبه قرار گیرید. براستی در قیامت پنجاه موقف (برای حسابرسی) وجود دارد که درهر موقفی هزار سال توقف لازم است. سپس آیه را تلاوت کرد که «در روزی که مقدار پنجاه هزارسال»[18]  حسابرسی برای آن است که انسان گذشته را جبران، و در مقابل عمر این سرمایه گرانبها که از دست داده چیزی بدست آورده باشد، وای بحال آن کسی که سرمایه را ازدست بدهد و سودی نبرد و بدا بحال آن کس که سرمایه را بدون هیچ نتیجه ای از دست بدهد، امام صادق (ع) در این زمینه می فرماید: کسی که دو روزش مساوی باشد ضرر کرده (چرا که سرمایه را از دست داده و سودی نبرده) و کسی که آخرین روزش بدتر از روز قبل باشد، ملعون (و از رحمت خدا بدور) می باشد و کسی که (از نظر روحی و معنوی) فزونی در جان خود نمی یابد روبه کاستی است، و هرکسی که رو به کاستی باشد مرگ برای او بهتر است (چرا که جلو ضرر و زیان بیشتر او گرفته می شود)».[19] 

5- دوری از گناه و محرمات :

از انتظارات مهم تمام امامان مخصوصاً امام صادق (ع) این است که شیعیان از گناه به شدت دوری نمایند و هرگز به بهانه شفاعت و محبت اهل بیت، دور گناه نروند، چرا که گناه راه رسیدن به محبت و ولایت اهل بیت را نیز سد می کند، متأسفانه امروزه درجامعه بر این باورند که می توانند هر گناهی انجام دهند، و هر عمل زشتی را مرتکب شوند، آن گاه به گریه و عزاداری در محرم و صفر واظهار محبت به اهل بیت (ع) همه را جبران کنند. از طریق ربا و کلاه برداری پول در می آورند ولی مقداری از آن را نذر امام حسین (ع) می کنند به خیال اینکه حساب پاک شده است. خمس و زکات مال خود را نمی پــردازند ولی به زیارت ثامن الحجج یا به عتبات عالیات (کربلا و نجف) مشرف می شوند، نماز نمی خوانند اما در شب عاشورا تا نصف شب سینه می زنند و... اینان بدانند که هرگز ائمه ما از آن ها راضی نمی شوند، مگر دست از گناه بردارند امام باقر (ع) دراین باره می فرماید.به خدا قسم کسی به خدا تقرب نمی یابد مگر بوسیله طاعت و بندگی، ما مدرکی برای دوری از آتش در دست نداریم و نه کسی به نفع خود از خدا حجتی گرفته است، (بنابراین) هر کس مطیع و فرمانبر خدا باشد او برای دوست و نزدیک است و هر کس خدا را معصیت کند دشمن ما شمرده می شود، و (بدانید که) رسیدن به ولایت و دوستی ما جز از راه عمل و دوری از حرام میسر نیست».[20] 

علی (ع) فرمود:«دوست و نزدیک پیامبر اسلام کسی است که خدا را فرمان برد، اگر چه خویشاوندی اش با آن حضرت دور باشد، و دشمن رسول خدا(ص) کسی است که خدا را فرمان نبرد، هرچند از نزدیکان نسبی آن سرور باشد.»[21]   آری درپیشگاه خداوند و معصومان سلمان فارسی مطیع خدا و بلال حبشی پیرو حق، از ابالهب که عموی پیامبر است ولی کافر به خداوند است و متمرد نسبت به فرامین الهی، برتر و بالاتر است.امام صادق(ع) نه تنها انتظار دارد که شیعیان، گناه و معصیت نکنند بلکه از شرکت در مجالس گناه نیز خودداری کنند. چرا که یکی از عوامل تأثیرگذار بر روح آدمی محیط اطراف، از جمله محفل های آلوده است، لذا امام صادق(ع) مؤمنین را از شرکت در چنین محافلی نهی نموده است. آن جا که فرمود: «لا ینبغی للمؤمن انی یجلس مجلساً یعصی الله فیه و لا یقدر علی تغییره[22]  ؛ برای مؤمن شایسته نیست که در مجلسی بنشیند که در آن معصیت خداوند انجام می شود و او توانایی تغییر آن را ندارد.

6- رسیدگی به اهل و عیال:

انتظارات ائمه(ع) و امام صادق(ع) منحصر به معنویات و مسائل عبادی نیست، بلکه در مسایل خانوادگی و روزمره نیز امام صادق(ع) سفارشات و انتظاراتی دارد، یکی از آن ها توسعه دادن به زندگی خانوادگی و خوشرفتاری، و برخورد نیک با همسر و فرزندان است. شیعه راستین امام صادق(ع) هیچگاه نسبت به اهل و عیال خویش، تنگ نظر، سخت گیر و بدرفتار نیست. بلکه تلاش می کند به نحو شایسته ای با خانواده معاشرت نماید و در حد امکان و توان به امور معیشتی و رفاهی خانواده توسعه دهد، حضرت صادق(ع) در این باره می فرماید: «عیال یک مرد (زن و فرزند همانند) اسیر اویند، هرکسی که خداوند نعمتی به او عنایت کند پس باید به خانواده (زیردستان) خود گشایشی در زندگی ایجاد کند که اگر چنین نکند قریب است که این نعمت از دست او خارج می شود.»[23]

در روایت دیگری آن حضرت پیروانش را به خوش اخلاقی و نیکی به خانواده سفارش نموده آن را موجب طولانی شدن عمر انسان می داند، آن جا که فرمود: «من حسن بره فی اهل بیته زید فی عمره؛ هر کس با خانواده خود نیکو رفتار نماید عمرش طولانی خواهد شد».

7- توجه به قرآن و تلاوت آن :

قرآن به عنوان کتاب هدایت الهی برای انسان، همه ساحت های مادی و معنوی او را دربرمی گیرد. تمام قلمروهای زندگی ظاهری و باطنی فردی و اجتماعی اخلاقی و حقوقی دنیایی و آخرتی و جز آن از آغاز آفرینش و مبدأشناسی تا مسیر و برنامه زندگی و سر منزل نهایی، همه مورد توجه تشریع و تبیین الهی است بدین جهت یکی از انتظارات مهم امام صادق(ع) از شیعیان این است که به این کتاب الهی و گنجینه بی پایان معارف الهی و عهدنامه میان خدا و انسان بیشتر توجه کند، لذا فرمود: قرآن عهدنامه ای است بین خدا و خلقش، برای مسلمان شایسته است که به عهدنامه خود بنگرد و در هر روز پنجاه آیه از آن را تلاوت کند»[24]

قطعاً مراد خواندن تنها نیست، باید خواندن توأم با اندیشه و تفکر، و عمل همراه باشد، چنان که امام قرآن ناطق حضرت صادق(ع) فرمود:«بر شما باد به (تلاوت و مراجعه) قرآن. پس هر آیه ای یافتید که کسانی قبل از شما (با عمل نمودن به آن) نجات یافته اند، شما نیز به آن عمل کنید (تا نجات یابید) و هر آیه ای را مشاهده کردید که بیانگر هلاکت پیشینیان است شما هم از آن پرهیز کنید.»[25]

 و درباره آثار و برکات قرآن خواندن فرمود: «خانه ای که در آن قرآن تلاوت شود و یا خدای عزوجل شود برکتش فراوان، و ملائکه در آن حضور می یابند و شیاطین از آن دور می شوند، و برای اهل آسمان روشن دیده می شود چنان که کواکب برای زمینیان نورانی دیده می شود و خانه ای که در آن قرآن تلاوت نشود و خدای بزرگ یاد نشود برکتش کم و ملائکه از آن فاصله می گیرند و شیاطین در آن حضور می یابند.آن چه گفته شد و ناگفته های زیاد، انتظاراتی است که امام صادق(ع) از شیعیان خویش دارند. باشد که چنین باشیم.

پی نوشتها:
[1] . تحف العقول، ص .5404- بحار، ج 71، ص .313

[2] . همان

[3] . همان

[4] .همان

[5] . شیخ محمد مهدی حائری، شجره طوبی(نجف، مکتبه الحیدریه)، ج 1، ص .3

[6] . رجال کشی، ص .249

[7] . ابی جعفر محمدبن بابویه الصدوق، فضائل الشیعه و صفات الشیعه، ص .45

[8] . بحارالانوار، ج 24، ص .51

[9] . وسائل الشیعه ج 11، ص 196 و بحارالانوار ج .68 ص .164

[10] . اصول کافی. ج .2 ص 233 و فیض کاشانی، المحجه البیضاء، ج 4، ص .353

[11] . صفات الشیعه ص .49

[12] . وسائل الشیعه، ج 8، ص .389

[13] . ابوالفضل طبری، مشکوه الانوار، ص .173

[14] . شیخ عباس قمی، سفینه البحار، ج 1، ص 708 و مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص .236

[15] . سفینه البحار، ج 2، ص 643

[16] . اصول کافی، ج 2، ص 78 و سفینه البحار، ج 2، ص .643

[17] . تحف العقول، ص .536

[18] . تفسیر نورالثقلین ج .5 ص .413

[19] . شیخ صدوق، امالی ص .531

[20] . اصول کافی، ج 2، ص 74 و تحف العقول، ص .540

[21] . نهج البلاغه فیض الاسلام، حکمت92، ص .1129

[22] . وسائل الشیعه، ج 11، ص .503

[23] . اربلی، کشف الغمه، ج 2، ص .207

[24] . کافی ج 2، ص .609

[25] . بحار ج 92، ص 94

مأخذ



[ دوشنبه 91/8/15 ] [ 10:45 عصر ] [ سید زین العابدین رشید کوهستانی ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

بنده سید زین العابدین رشید کوهستانی،اهل روستای کوهستان از توابع شهرستان بهشهر هستم. از سال 1374 وارد حوزه علمیه شدم وپس از طی تحصیلات مقطع مقدمات و سطح در حوزه علیمه فیضیه مازندران بابل،در سال 1382 وارد حوزه علیمه قم شدم و در کنار تحصیل در فقه و اصول و شرکت در درس خارج فقه و اصول مراجع بزرگوار آیات عظام سبحانی و مکارم شیرازی،در رشته تخصصی تاریخ اسلام و تشیع در مقطع کارشناسی ارشد فارغ التحصل گردیده ام.
لینک دوستان
امکانات وب


بازدید امروز: 21
بازدید دیروز: 7
کل بازدیدها: 197315