سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کوهستان دیار عالمان
در این وبلاگ قصد دارم ضمن معرفی روستای عالم پرور کوهستان،در حد توان پیرامون موضوعات گوناگون دینی،مطالبی عرض کنم. 
قالب وبلاگ

حجاب در کلام شهدا


[ سه شنبه 91/7/18 ] [ 6:50 عصر ] [ سید زین العابدین رشید کوهستانی ] [ نظر ]

روز بیست و پنجم ذیقعده، هم‏زمان با دحوالارض یعنی گسترش یافتن زمین است. در شب این روز نیز بر اساس روایتی از امام هشتم علیه‏ السلام حضرت ابراهیم و حضرت عیسی علیهماالسلام به دنیا آمده‏ اند. همچنین این روز به عنوان روز قیام امام زمان مهدی موعود(عج) معرفی شده است. نیز روز دحوالارض، جزء چهار روز معروفی است که روزه آن پاداش فراوان داشته و ثواب هفتاد سال روزه گرفتن دارد .خداوند در آیه 30 سوره مبارکه «نازعات» می‌فرماید: «وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِکَ دَحَاهَا»، «پس از آن زمین را با غلتانیدن گسترد»، بر اساس نظر بیشتر مفسران، منظور از «دَحیها» در این آیه، همان دحوالارض است.

 

25 ذی القعده روز دحوالارض


معنای دحوالارض 

"دَحو" به معنای گسترش است و بعضی نیز آن را به معنای تکان دادن چیزی از محل اصلی‏اش تفسیر کرده ‏اند. منظور از دحوالارض (گسترده شدن زمین) این است که در آغاز، تمام سطح زمین را آب‏های حاصل از باران‏های سیلابیِ نخستین فراگرفته بود. این آب‏ها، به تدریج در گودال‏های زمین جای گرفتند و خشکی‏ها از زیر آب سر برآوردند و  روز به روز گسترده ‏تر شدند. از طرف دیگر، زمین در آغاز به صورت پستی ها و بلندی‏ ها یا شیب‏های تند و غیرقابل سکونت بود. بعدها باران‏های سیلابی مداوم باریدند، ارتفاعات زمین را شستند و دره‏ ها گستردند. اندک اندک زمین‏هایِ مسطح و قابل استفاده  برای زندگی انسان و کشت و زرع به وجود آمد. مجموع این گسترده شدن، دَحو الارض نام‏گذاری می‏شود .


برنامه ‏های معنوی و اعمال مخصوص شب و روز دحو الارض

زمین، گاهواره زندگی انسان و تمام موجوداتِ زنده است، که با تمام کوه‏ها، دریاها، درّه‏ها، جنگل‏ها، چشمه‏ ها، رودخانه ‏ها، معادن و منابع گران‏بهایش، نشانه ‏ای از نشانه‏ های آفریدگار به شمار می‏ آید که آن را گسترانیده است. روز  دحوالارض روز گسترش زمین روز بسیار مبارکی است و آداب و اعمال ویژه ‏ای دارد؛ از   جمله :

1- روزه .این روز یکی از آن چهار روزی است که در سال به فضیلت روزه ممتاز است  و در روایتی روزه اش مثل هفتاد سال است و در روایت دیگر کفاره  هفتاد سال است و هر که این روز را روزه بدارد و شبش را به عبادت سر آورد از برای او عبادت صد سال نوشته شود و از برای روزه دار این روز هر چه در میان آسمان و زمین است استغفار کنند و این روزی است که رحمت خدا در آن منتشر گردیده و از برای عبادت و اجتماع به ذکر خدا در این روز اجر بسیاری است.


2- احیا و شب‏زنده‏ داری شب دحوالارض که برابر با یکسال عبادت است.


3- ذکر و دعا.


4- انجام غسل به نیت روزِ دحوالارض و نماز مخصوص آن.

آن دو رکعت است در وقت چاشت در هر رکعت بعد از حمد پنج مرتبه سوره و الشمس بخواند و بعد از سلام نماز بخواند لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ پس دعا کند و بخواند:« یَا مُقِیلَ الْعَثَرَاتِ أَقِلْنِی عَثْرَتِی یَا مُجِیبَ الدَّعَوَاتِ أَجِبْ دَعْوَتِی یَا سَامِعَ الْأَصْوَاتِ اسْمَعْ صَوْتِی وَ ارْحَمْنِی وَ تَجَاوَزْ عَنْ سَیِّئَاتِی وَ مَا عِنْدِی یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ ».




[ سه شنبه 91/7/18 ] [ 4:37 عصر ] [ سید زین العابدین رشید کوهستانی ] [ نظر ]

امید بخش ترین آیه

 

خداوند متعال در آیه 5 سوره ضحی می فرماید:«و لسوف یعطیک ربّک فترضی:به زودى پروردگارت آنقدر به تو عطا مى کند که خشنود شوى».


این بالاترین اکرام و احترام پروردگار نسبت به بنده خاصش محمد (صلى الله علیه و آله و سلم ) است که مى فرماید: آنقدر به تو مى بخشیم که راضى شوى ، در دنیا بر دشمنان پیروز خواهى شد و آئین تو جهان گیر خواهد گشت ، و در آخرت نیز مشمول بزرگترین مواهب خواهى بود.
بدون شک پیغمبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) به عنوان خاتم انبیاء و رهبر عالم بشریت خشنودیش تنها در نجات خویش ‍ نیست ، بلکه آن زمان راضى و خشنود مى شود که شفاعتش درباره امتش نیز پذیرفته شود، به همین دلیل در روایات آمده است که این آیه امیدبخشترین آیات قرآن مجید و دلیل بر پذیرش شفاعت آن حضرت است .


در حدیثى از امام باقر (علیه السلام ) از پدرش زین العابدین (علیه السلام ) از عمویش محمد بن حنفیه از پدرش امیر مؤ منان (علیه السلام ) مى خوانیم : رسول الله فرمود: روز قیامت من در موقف شفاعت مى ایستم ، و آنقدر گنهکاران را شفاعت کنم که خداوند گوید: ارضیت یا محمد؟!: آیا راضى شدى اى محمد؟! من مى گویم : رضیت ، رضیت : راضى شدم ، راضى شدم !


سپس امیر مؤ منان (علیه السلام ) رو به جمعى از اهل کوفه کرده و افزود شما معتقدید امیدبخش ترین آیات قرآن آیه (قل یا عبادى الذین اسرفوا على انفسهم لا تقنطوا من رحمة الله ) است (اى کسانى که نسبت به خود زیاده روى کرده اید از رحمت خدا نومید نشوید).
گفتند: آرى ما چنین مى گوئیم .
فرمود: ولى ما اهل بیت مى گوئیم امیدبخش ترین آیات قرآن آیه
(و لسوف یعطیک ربک فترضى ) است .
ناگفته پیدا است که شفاعت پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) شرائطى دارد، نه او براى هر کس شفاعت مى کند، و نه هر گنهکارى مى تواند چنین انتظارى را داشته باشد (مشروح این بحث را در جلد اول ذیل آیه 48 سوره بقره مطالعه فرمائید).
در حدیث دیگرى از امام صادق (علیه السلام ) مى خوانیم : رسول خدا وارد خانه فاطمه (علیهاالسلام ) شد در حالى که لباس ‍ خشنى از پشم شتر در تن دخترش بود، با یک دست آسیا مى کرد، و با دست دیگر فرزندش را شیر مى داد، اشک در چشمان پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) ظاهر شد، فرمود دخترم ! تلخى دنیا را در برابر شیرینى آخرت تحمل کن ، چرا که خداوند بر من نازل کرده است که آنقدر پروردگارت به تو مى بخشد که راضى شوى (و لسوف یعطیک ربک فترضى ).

منبع: تفسیر نمونه،ذیل آیه 5 سوره ضحی.


[ سه شنبه 91/7/18 ] [ 11:37 صبح ] [ سید زین العابدین رشید کوهستانی ] [ نظر ]

 

یه دختر چادری با دوستای بی حجابش میره بیرون،
یکی از دوستاش بهش میگه دیوونه ای تو این گرما چادر می پوشی!!؟؟ببین مارو...
..
.

                                                        گفت : کی رو تا حالا دیدی رو پیکان 48 چادر بکشه؟
                                                                                      .
                                                                                      .
                                                                                      .

 

 

 

 

 


[ سه شنبه 91/7/18 ] [ 12:8 صبح ] [ سید زین العابدین رشید کوهستانی ] [ نظر ]

سالروز رحلت سلطان الواعظین شیرازی

سلطان الواعظین شیرازی

مرحوم « سید محمدبن علی اکبر» مشهور به « سلطان الواعظین شیرازی» فرزند اشرف الواعظین حاج علی اکبر در حدود سال 1275 ش. (1314 ق.) در تهران متولد شد و مقدمات را در تهران فرا گرفت.

سپس در 12 سالگی به همراه پدرش به عراق رفت و مدت دو سال در کربلا، سطوح متوسطه را خواند. سپس در خدمت پدر به کرمانشاه عزیمت نمود و به تبلیغ شریعت پرداخت.

سید محمد سپس برای تکمیل علم و کمال خویش به کشورهای عراق، سوریه، فلسطین، اردن، مصر و هندوستان مسافرت نمود و با گروه های بسیاری از یهودیان، مسیحیان، برهمائیان و مسلمانان اهل سنّت و .... مناظرات دینی و مذهبی داشت  .

علاوه بر آن، آثار گرانبهایی از وی به جای مانده که صد مقاله سلطانی در رد بر یهود و نصارا و نیز گروه رستگاران یا فرقه ناجیه در دو جلد از آن جمله اند.

مرحوم سلطان الواعظین ، در ربیع الاول سال 1345 هجری قمری درحالی که بیش از سی سال نداشت، بعد از تشرف به حج از طریق دریا، به کراچی و دیگر شهرهای مهم هند و پاکستان رفته و بنا به درخواست دوستان خود و با توجه به شهرتی که داشته، جلسات مناظره متعددی با علمای هندو و سایر مذاهب اسلامی برگزار می کند.

از جمله آن ها جلسه ای بوده که در حضور گاندی برگزار شده و با پیروزی او به اتمام رسیده است و در جراید آن روزگار هند چاپ می شود.

در شعبان همان سال هم به دعوت « سید عنایت علیشاه نقوی» (مدیر هفته نامه در نجف) و «محمد سرور خان» (از با نفوذترین خاندان قزلباش پاکستان) برای اجرای تنها برنامه سخنرانی عمومی خود به زبان فارسی در هند، « سیالکوت» و از آنجا به « پیشاور» پاکستان که در مرز افغانستان واقع شده می رود.

جلسات سخنرانی، عصرها در امام باره (حسینه) مرحوم « عادل بیک رسالدار» با موضوع « اثبات امامت» برگزار می شد و گاهی تا سه ساعت به طول می انجامید!

روزی دو نفر از روحانیان اهل سنت به نام های «حافظ محمد رشید» و «شیخ عبدالسلام» که اهل ملتان کابل بودند، به ملاقات ایشان آمده و تا ده شب مشغول مناظره می شوند. این جلسات که در منزل شخصی به نام « میرزا یعقوب علی» برگزار می شد و تا شش ساعت و گاه تا طلوع فجر ادامه می یافت، با حضور چهار نفر خبرنگار و حدود دویست مستمع شیعه و سنی اهمیتی یافته و گزارش آن هر روز صبح در جراید منتشر می گردد.

بعدها خود سلطان الواعظین از روی گزارشات چاپ شده  در جراید، این مناظرات را در کتابی به نام « شب های پیشاور» مرتب و چاپ کرد.

مرحوم سلطان الواعظین شیرازی سرانجام در هجدهم مهر 1350 ش. برابر با بیستم شعبان 1319 ق. در 75 سالگی در تهران درگذشت و با تشییع با شکوهی در مقبره ابوحسین به خاک سپرده شد.

 


[ دوشنبه 91/7/17 ] [ 5:22 عصر ] [ سید زین العابدین رشید کوهستانی ] [ نظر ]

عشق آیت الله کوهستانی به امام علی(ع)


[ دوشنبه 91/7/17 ] [ 12:31 عصر ] [ سید زین العابدین رشید کوهستانی ] [ نظر ]

دنیا فدای آخرت


[ دوشنبه 91/7/17 ] [ 12:29 عصر ] [ سید زین العابدین رشید کوهستانی ] [ نظر ]

 

آیت الله شیخ محمد کوهستانی-رحمة الله علیه-


چای حرام


مرحوم حجت الاسلام میر نعیم حسینی که از پرورش یافتگان معظم له بود، می گوید: روزی مرحوم آقا جان برای من فرمود:«یک وقتی منزل کسی رفته بودم، برایم چایی آوردند و دیدم که چایی داد می زند و می گوید مرا نخور من حرامم!»



*الگوی تواضع


بارها شده افرادی از گوشه و کنار می آمدند وقتی با کوهی از علم و فضیلت مواجه می شدند لب به تحسین و مدح و ثنا می گشودند. ایشان نه تنها خوشحال نمیشد بلکه با جمله ای کوتاه و با کمال تواضع و فروتنی فرمود:
« چه می فرمایی من که یک آخوند دهاتی بیشتر نیستم ».

*

سواری که انسان نبود

مرحوم آیت الله محمدی بایع کلایی نقل کرده است: روزی به اتفاق آقا جان، برای زیارت اهل قبور به سمت قبرستان حرکت کردیم. در مسیر راه شخصی سوار بر اسب با سرعت از مقابل ما گذشت. آقا جان از من پرسید: « این سوار چه کسی بود؟ »

عرض کردم ظاهراً اهل یکی از روستاهای منطقه است که شغلش مطربی و خوانندگی و نوازندگی در عروسی ها است. آقا جان فرمود: « عجب پس به همین خاطر من او را به صورت میمونی بر روی اسب دیدم! »

*

پول را به پدرت بده

حجت الاسلام اسماعیل تیرگری که خود از طلاب حوزه علمیه کوهستان بود، می گوید: روزی قرار بود، بنده پولی را از آیت الله بگیرم و برای پدرم ـ شیخ امامقلی تیرگری پارچی از شاگردان برجسته معظم له ـ ببرم، لذا داخل بیت آیت الله شدم، من در قسمت درب جنوبی شرقی ایستاده بودم و به آقا ـ که داشت پول ها را در پاکت قرار می داد ـ خیره شده بودم، در ذهنم گفتم که یک مقدار از این پول ها را برای خودم برمی دارم؛ در همان لحظه معظم له نگاه تندی به من انداخت و فرمودند: «پول را بده به پدرت!»

گویا از اندیشه قلبی من با خبر گشته بود. من دیگر جرأت نکردم به پول دست بزنم و آن را به پدرم تحویل دادم.

*
ترس از آخرت


مرحوم آیت الله کوهستانی در اواخر عمر بسیار نگران آخرتش بود، با همه زهد و ورع، خود را دست خالی می دید، از این رو هرگاه برخی از شاگردان او از قبیل شهید هاشمی نژاد و دیگر فضلا که از مشهد به حضورشان می رسیدند، می فرمود: «سلام مرا به امام رضا علیه السلام برسانید و بگویید شیخ محمد دارد می آید، ولی دست خالی است.»

فرزندشان می گوید:

روزی یکی از علمای منطقه در محضرش حضور داشت وقتی نگرانی ایشان را از سفر آخرت مشاهده نمود به ایشان عرض کرد: شما کارها و وظایفتان را به خوبی انجام دادید و نباید مشکلی داشته باشید. آقا با چهره ای برافروخته در جوابش فرمودند:

«چه می گویی؟ امامی مثل علی علیه السلام وقتی که می خواهد از دنیا برود می گوید، نمی دانم خدا با من چه طور می خواهد معامله کند؟»

*

آقا ما را پذیرفت!

روزهای آخر حیات که هر لحظه به مرگ نزدیک تر می شد؛ در حالی که ترس تمام وجود او را احاطه کرده بود، فرمودند:

«حتماً مرا به مشهد ببرید من باید پناهنده به حضرت رضا علیه السلام شوم. جنازه مرا ببرید دور ضریح مطهر طواف بدهید من پناهنده به آن حضرت بشوم، آن گاه هر جا خواستید دفن نمایید.»

گویا تأکید و سفارش ایشان مبنی بر انتقال جنازه اش به مشهد به خاطر خوابی بود که احساس کرد حضرت رضا علیه السلام او را پذیرفتند، از این رو خود می فرمود:

«بر حسب خواب هایی که دیده شد معلوم می شود آقا حضرت رضا علیه السلام ما را پذیرفتند.»

و آن خواب این بود که مشاهده کردند همه حضرات معصومین علیهم السلام در اتاقی نشسته اند و ایشان وارد آن مجلس شد، ولی جایی نیست که ایشان بنشیند؛ در این لحظه حضرت رضا علیه السلام نزد خود جایی را باز نمودند و خطاب به ایشان فرمود: «بیا پیش من بنشین.»

پس از ارتحال ایشان یکی از شاگردان در خواب می بیند که قیامت برپاشده و آیت الله کوهستانی را جهت محاکمه در دادگاه عدل الهی حاضر ساختند، وقتی از ایشان گزارش زندگی در دنیا را خواستند، معظم له این چنین بیان کرد: «من در دنیا جوری زندگی کرده ام که امروز هیچ یک از اعضا و جوارحم علیه من شهادت ندهد.»

 

منبع



[ دوشنبه 91/7/17 ] [ 12:6 صبح ] [ سید زین العابدین رشید کوهستانی ] [ نظر ]

آیت الله شیخ محمد کوهستانی-رحمة الله علیه-

 

عارف بزرگ ، آیت الله محمد کوهستانی می گوید :

امکانات رفاهی هر طور که بخواهم برایم آماده است ، اما من نمی خواهم ، چرا که نفس را هر طور عادت بدهید همان گونه پرورش می یابد ؛ اگر توانستید کنترل کنید همان جا می ایستد ولی اگر نفس را آزاد گذاشتید دیگر نمی شود او را کنترل کرد ؛ مثلا اگر امروز بگویم این فرش اتاق من از حصیر یا نمد است و باید تبدیل به قالیچه شود ، فردا می گویم این قالیچه به درد این اتاق نمی خورد ، چرا که بهتر از اتاق است و اتاق باید عوض شود . اتاق را عوض کردم ، آن وقت می گویم این قالیچه ها به درد این اتاق نو نمی خورد ، باید قالی یک تخته باشد و پرده اتاق باید فلان جور باشد و همین طور که اتاق عوض می کردم و قالیچه را تبدیل می کردم ، عمر شیخ محمد هم در این مسیر تمام شد . پس همین جا نفس را کنترل می کنیم تا کش پیدا نکند .

شما باید متوجه باشید که اگر در زندگی نفس را کنترل نکنید گرفتار می شوید و تا آخر عمر باید مشغول این کارها باشید .

حضرت آیت الله کوهستانی در مورد مرگ و حال انسان در تشییع جنازه چنین بیان داشتند :

دامادی انسان آن روزی است که انسان را پس از شست و شو و غسل ، آن هم با سدر و کافور و پوشاندن لباس سفید ( کفن ) روی دست می گیرند و از هر طرف صدا می زنند « لا اله الا الله » . اگر آن روز خدای بزرگ به من اجازه دهد سر از تابوت بیرون می آورم و خطاب به مردم می گویم : مردم ؛ قدر لا اله الا الله را بدانید ، ولی حیف که خدا چنین اجازه ای را نمی دهد .

آیت الله شیخ محمد کوهستانی می فرمایند :

انسان بسیار ضعیف و عاجز است ؛ پس چه خوب است که برای خود وکیل بگیرد و کارها را به او واگذارد . وکیل باید اولا قادر و توانا باشد ؛ ثانیا سرمد و دائم و همیشه بوده و تغییر نکند و عادل و فاضل ، و دیگر صفات حسنی را نیز دارا باشد و این غیر از خدای تبارک و تعالی کسی نیست .



[ یکشنبه 91/7/16 ] [ 11:59 عصر ] [ سید زین العابدین رشید کوهستانی ] [ نظر ]

عکسی از حسینیه آیت الله کوهستانی-رحمة الله علیه-


[ یکشنبه 91/7/16 ] [ 12:50 صبح ] [ سید زین العابدین رشید کوهستانی ] [ نظر ]
<   <<   6   7   8      >
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

بنده سید زین العابدین رشید کوهستانی،اهل روستای کوهستان از توابع شهرستان بهشهر هستم. از سال 1374 وارد حوزه علمیه شدم وپس از طی تحصیلات مقطع مقدمات و سطح در حوزه علیمه فیضیه مازندران بابل،در سال 1382 وارد حوزه علیمه قم شدم و در کنار تحصیل در فقه و اصول و شرکت در درس خارج فقه و اصول مراجع بزرگوار آیات عظام سبحانی و مکارم شیرازی،در رشته تخصصی تاریخ اسلام و تشیع در مقطع کارشناسی ارشد فارغ التحصل گردیده ام.
لینک دوستان
امکانات وب


بازدید امروز: 10
بازدید دیروز: 7
کل بازدیدها: 197304