سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کوهستان دیار عالمان
در این وبلاگ قصد دارم ضمن معرفی روستای عالم پرور کوهستان،در حد توان پیرامون موضوعات گوناگون دینی،مطالبی عرض کنم. 
قالب وبلاگ


[ یکشنبه 92/3/5 ] [ 12:9 صبح ] [ سید زین العابدین رشید کوهستانی ] [ نظر ]

کوهستان               کوهستان



  شامگاه پنج‌شنبه و با حضور علمای منطقه و جمع زیادی از شاگردان و علاقمندان به عالم بزرگوار خطه عالم‌پرور مازندران، آیت‌الله محمد کوهستانی(ره) چهل‌ویکمین سالگرد آن یگانه دوران در زادگاهش روستای کوهستان از توابع بخش مرکزی شهرستان بهشهر برگزار شد.

آیت الله شیخ اسماعیل کوهستانی فرزند آیت الله کوهستانی عصر پنجشنبه در  چهل و یکمین سالگرد آیت الله محمد کوهستانی اظهار داشت: مردمداری و رعایت اخلاق اسلامی از جمله درس هایی است که از زندگی آیت الله کوهستانی می توان گرفت و  باید سرلوحه کار همه ما باشد.

وی افزود: اگر بر خدا توکل کنیم خداوند با دست حمایت و کفایت خودش همه مشکلات ما را برطرف می کند.

مدیر حوزه علمیه کوهستان بهشهر ادامه داد: باید در زندگی و در هر شرایطی از زندگی خود، ادب را رعایت کرده و توفیق روزافزون الهی را مسئلت کنیم و هر چیزی را تنها از خدا بخواهیم و از غیر او طلب نکنیم.

در این مراسم، حجت‌الاسلام و المسلمین محمد بیانی یکی از شاگردان آن عالم ربانی در سخنانی با بیان اینکه حجتِ الهی همیشه هست و زمین در هیچ عصر و زمانی خالی از این عناصر پاک نیست، اظهار داشت: از جمله حجتِ الهی که ما در عصر خود و در سن و سال خودمان توانستیم درک کنیم و به محضرش شرفیاب شویم و می‌تواند به‌عنوان الگوی انسانیت معرفی شود، وجود حضرت آیت‌الله کوهستانی بود.

وی افزود: در سال 1338 و در 14 سالگی برای تلمذ به محضرش آمدم و برای من که یک عوام، درس نخوانده و روستایی بودم؛ چنین فضایی تازگی داشت، ما به آیت‌الله کوهستانی «آقاجان» می‌گفتیم و غیر از این کلمه، او را صدا نمی‌زدیم.

این شاگرد آیت‌الله کوهستانی، داستان روزهای نخستین ملاقات با استادش را اینچنین توصیف کرد که در حسینیه منتظر حضور او بودیم، آقاجان پس از مقدمات نماز، وضو گرفته و از اندرون وارد حسینیه شد تا با شاگردان به مسجد برویم، قطرات آب وضو از محاسنش می‌چکید و در این وضعیت با کسی مصافحه نمی‌کرد؛ چراکه در این‌گونه مسائل بسیار حساس بودند.

بیانی افزود: سیمای او را که می‌دیدیم در ذهنمان سیمای پیامبر و اهل بیت(علیهم‌السلام) تداعی می‌شد، بعدها که چشم ما باز شد و با چنین سیمای نورانی آشنا شدیم، اثر خیلی عمیق در روح و جان ما گذاشته بود.

وی ابراز داشت: ایشان باتقوا و با فضیلت بودند، سراپای وجودش مهر و محبت و عاطفه بود، یتیم‌نواز بود، خیلی از بچه‌هایی که در مکتب او وارد می‌شدند، یتیم بودند، آقاجان تا متوجه این موضوع می‌شدند به همسر مکرمه‌اش که رکن رکینی در این حوزه داشت سفارش می‌کرد به خوراک و لباس آن فرد توجه بیشتری شود.

شاگرد آیت‌الله کوهستانی در پایان سخنان خود با بیان اینکه ما نمی‌دانیم و نمی‌توانیم از چنین عنصر ارزشمند تفسیر و تحلیلی داشته باشیم، خاطرنشان کرد: باید اخلاق و منش این بزرگواران و تلاش‌هایی که برای گسترش دین اسلام و توجه به علم‌آموزی داشتند را سرلوحه اعمال خود قرار دهیم.

 


[ جمعه 92/2/20 ] [ 11:20 صبح ] [ سید زین العابدین رشید کوهستانی ] [ نظر ]

پای گلدسته کوهستان: بر اساس زندگی شهید محمد‌حسین محمودزاده

کوهستان

 

پدیدآورنده:
نویسنده:نصرت‌الله محمودزاده
ناشر: صریر


«پای گلدسته کوهستان » زندگینامه شهید محمدحسین محمودزاده به قلم برادرش نصرت الله محمودزاده است که بتازگی وارد بازار کتاب شده است .

زندگینامه شهید در 9فصل و در قالب داستان ارائه می شود. به دلیل این که مادر محمدحسین در زمانی که او را باردار بوده به سفر مکه مشرف می شود، او را پس از تولد «حاجی » صدا می زدند و در کتاب با این نام از او یاد می شود.

داستان از پیوستن شهید به سپاه پاسداران ساری آغاز می شود. با ناآرامی های شمال کشور در سال های اولیه پس از انقلاب ، شهید محمودزاده که آن زمان 22سال داشت به عضویت سپاه ساری در می آید و پس از گذراندن دوره های آموزشی فشرده و سخت در رویارویی سپاه ساری با گروهک های ضدانقلاب در شمال کشور شرکت فعال می کند و طی عملیاتی مقر آنها را محاصره و مجبور به تسلیم می کند.

شهید محمودزاده که به دلیل کوچکی جثه در زمان ورود به سپاه به زحمت توانسته بود مسوولان را مجاب به پذیرش خود کند، حالا سربلند از اولین آزمون ، توانسته بود به مسوولان سپاه ثابت کند که وی در اراده خود در دفاع از اسلام و انقلاب و میهن مصمم است و آنها در انتخاب خود اشتباه نکرده اند.

در ادامه کتاب ، با مقطعی از زندگی شهید آشنا می شویم که همزمان با آغاز جنگ تحمیلی است . با شروع جنگ به طور داوطلبانه وارد مناطق عملیاتی غرب کشور (قصرشیرین و سرپل ذهاب ) می شود. در این مناطق پس از آشنایی با شهیدان بروجردی و شیرودی ، همراه با سپاه ساری در ارتفاعات سردسیر بازی دراز و دالاهو با متجاوزان عراقی و گروهک های ضدانقلاب درگیر می شوند و متجاوزان را مجبور به عقب نشینی می کنند.

ادامه مطلب...

[ یکشنبه 92/2/8 ] [ 12:29 صبح ] [ سید زین العابدین رشید کوهستانی ] [ نظر ]

آیت الله کوهستانی 

 

رسوایی در قیامت
آیت الله کوهستانی در بحث معاد می فرمود:
« خدا کند فردای قیامت آدم محشور شویم! »
عرض شد مگر می شود که به صورت آدم محشور نشویم؟ فرمود:
« در قیامت برخی دُم دار و بعضی سم دار محشور می شوند. »

دوستی حضرت علی(ع) مایه نجات
درباره ولایت حضرت علی (ع) می فرمودند:
« ما شیعه واقعی نیستیم، ولی خدا کند از دوستان او ـ امیرالمؤمنین علیه السلام ـ باشیم و همین مقدار هم ما را کافی است. »

عنایت امام حسین(ع)
درباره توسل به امام حسین(ع) می فرمودند:
« امام حسین علیه السلام هر چه داشت در راه خدا داد، هر کس به خانه امام حسین علیه السلام برود، امام او را رها نمی کند ( همه چیز به او می دهد). »

ادامه مطلب...

[ شنبه 92/2/7 ] [ 12:44 صبح ] [ سید زین العابدین رشید کوهستانی ] [ نظر ]

امام امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ، یکی از صفات و علایم متقین (پرهیزکاران) را دوری از طمع ورزی دانسته و می فرماید:
«وَ تَحَرُّجاً عَن طَمَعٍ؛[1] از طمع دوری می کنند».


«طمع» یکی از صفات ناپسندِ اخلاقی است، که در مقابل آن «قناعت»، یکی از صفات پسندیده اخلاقی قرار دارد. طمع داشتن یکی از بیماری های خطرناک اخلاقی است، که مفاسد مادی و معنوی فراوانی داشته و انسان را به انواع آلودگی ها و زشتی ها گرفتار می سازد. در مقابل، قناعت ورزیدن، باعث عزّت، سربلندی، آرامش خاطر انسان در دنیا بوده و سبب تکامل فکری، روحی و سعادت وی در عالم آخرت می گردد. در این گفتار، به صورت اختصار درباره این دو صفت؛ یعنی «طمع ورزی» و «قناعت» توضیح خواهیم داد:
طمع چیست؟ قناعت یعنی چه؟


طمع در لغت، به معنای حرص بر چیزی[2]، چشم داشت، فریفته بودن و مال دوستی است در اصطلاحِ علمای اخلاق عبارت است از: توقع داشتن در اموال مردم.[3] به عبارت دیگر، کسی که به خدا و خودش متکی نبوده و به آن چه دارد قانع و راضی نباشد و همیشه خود را در نقصان و کمبود و محرومیت پنداشته و به مال، مقام، تجملات دیگران چشم بدوزد و پیوسته در صدد بهره برداری از دیگران باشد.[4]


قناعت در لغت، به معنای راضی بودن به آن چه قسمت و روزی انسان است[5]، یا راضی بودن به قلیل و کم.[6]
و قناعت در اصطلاح، حالتی است برای نفس که باعث اکتفا کردن آدمی به قدر حاجت و ضرورت است.[7] همچنین گفته شده: قناعت در اصطلاح، عبارت از این است که انسان بیش از هر چیز به خداوند متعال متکی بوده و به هرچه در اختیار دارد خشنود و سازگار باشد و با عزت نفس و آبرومندی به سر برده و هیچ گاه چشم داشتی به دیگران نداشته و از نداشتن امور مادی و کمبودها اندوه گین و حسرت زده نباشد.[8]

ادامه مطلب...

[ سه شنبه 92/2/3 ] [ 11:44 عصر ] [ سید زین العابدین رشید کوهستانی ] [ نظر ]

شهید آوینی 

 

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری فارس دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله العظمی خامنه‌ای به بازنشر خاطراتی از حضور رهبر معظم انقلاب در مراسم تشییع شهید آوینی پرداخت که در ادامه می‌آید: 

اوایل سال 66 پس از شهادت تعدادی از همکارانمان با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دیدار داشتیم. ایشان در این دیدار خصوصی حدود یک ساعت درباره‌ی برنامه‌ی روایت فتح صحبت کردند و بیش از هر چیز روی متن برنامه‌ها تأکید فرمودند. بعد از ما پرسیدند: «نویسنده‌ی این برنامه کیست؟» شهید «مرتضی آوینی» کنار من نشسته بود. از قبل به ما سپرده بود درباره‌ی او صحبت نکنیم. ما سعی کردیم از پاسخ به پرسش آقا طفره رویم اما آقا سؤال را با تأکید بیشتر تکرار کردند. ما ناچار شدیم بگوییم «سیدمرتضی». آقا فرمودند: «این متون شاهکار ادبی است و من آن‌قدر هنگام شنیدن و دیدن برنامه لذت می‌برم که قابل وصف نیست».

همایون‌فر / دوست شهید / راز خون/ ص 66

مقام معظم رهبری بیش از دو یا سه بار به اتفاق بنده و جمعی از دوستان- شهید آوینی را ندیده بودند، اما یک روز که من تنها خدمت ایشان بودم، فرمودند: «جداً افتخار می‌کنم به وجود این بر و بچه‌های نویسنده و هنرمندی که در این مجموعه تلاش می کنند.» بعد اسم بردند از شهید آوینی و گفتند: «این آقای آوینی، آدم وقتی سیما و چهره‌ نورانیش را می‌بیند، همین طور دوست دارد به ایشان علاقمند شود».

حجت‌الإسلام زم / راز خون/ ص 30

مسؤول دفتر مقام معظم رهبری وقتی در مراسم تشیع شهید آوینی حاضر شدند، به من فرمودند: «تدارک ببینید، آقا هم قرار است در تشیع شرکت کنند». گفتم: «چرا از قبل نگفتید که ما آمادگی داشته باشیم؟» گفتند: «ساعت 8:30 صبح آقا زنگ زدند و پرسیدند شما نرفتید مراسم تشییع؟ گفتیم، داریم می‌رویم؛ فرمودند: مراسم تشییع در حوزه‌ی هنری است؟ گفتیم: بله. فرمودند: من دلم گرفته، دلم غم دارد؛ می‌خواهم بیایم تشیع پیکر پاک شهید آوینی».

حجت‌الإسلام زم / راز خون/ ص 30

اواخر فروردین 72 بود؛ پیکر سیدمرتضی بر دوش مردم در مقابل حوزه‌ی هنری تشییع می‌شد.‌.. خودرو حامل رهبر انقلاب در خیابان سمیه ایستاد.‌ علی‌رغم مسائل امنیتی، آقا برای ادای احترام به شهید از ماشین پیاده شدند،‌ کنار پیکر سرباز خودشان ایستادند و زیر لب زمزمه کردند: «إنا لله و إنا إلیه راجعون». بعد در جستجوی خانواده شهید، نگاهی به اطراف انداختند اما به‌خاطر ازدحام مردم نتوانستند از نزدیک خانواده‌ را ببینند. پس از پایان مراسم آقا گفتند: «از طرف بنده به خانواده‌ شهید تسلیت بگویید؛ گرچه من خودم هم در این مصیبت داغدار هستم». بعد آرام و بی‌صدا در حالی که چشم به تابوت سیدمرتضی دوخته بودند، به راه افتادند. خیابان سمیه هنوز صدای گام‌های آهسته‌ی رهبر را به دنبال پیکر سربازش در ذهن دارد...

چندی بعد، آقا در صفحه‌ی اول قرآنی که آن را به خانواده‌ی شهید آوینی هدیه کردند، این عبارت را به دست‌خط خود نوشتند: "به یاد شهید عزیز، سید شهیدان اهل قلم، آقای سیدمرتضی آوینی که یادش غالباً با من است..."


[ سه شنبه 92/1/20 ] [ 7:8 عصر ] [ سید زین العابدین رشید کوهستانی ] [ نظر ]

همسرداری



پیغمبر اکرم(ص) می‌فرمایند: از خوشبختی مرد مسلمان، داشتن همسری شایسته، خانه‌ای بزرگ، وسیله‌ای راحت برای سواری و فرزندی خوب است.
سایت تبیان نوشت:
 
پیغمبر اکرم (ص)
 
«مِن سَعادَةِ المَرءِ المُسلِمِ الزَّوجَةُ الصّالِحَةُ وَالمَسکَنُ الواسِعُ وَالمَرکَبُ البَهیُّ وَالوَلَدُ الصّالِحح» (بحارالأنوار، ج76، ص155) از خوشبختی مرد مسلمان، داشتن همسری شایسته، خانه‌ای بزرگ، وسیله‌ای راحت برای سواری و فرزندی خوب است.

ادامه مطلب...

[ دوشنبه 92/1/19 ] [ 6:50 عصر ] [ سید زین العابدین رشید کوهستانی ] [ نظر ]

یکی از قوانین عامّ عالم طبیعت قانون علّت و معلول یا اثر و مؤثر و یا به عبارت دیگر قانون کُنش و واکُنش است. و این قانون به معنای این است که هر پدیده‌ای در عالم علّتی دارد و امکان ندارد چیزی بدون علّت و بدون مأثر آفریده شده باشد و تمام اتّفاقاتی که در جهان افتاده و می‌افتد از قانون فوق مستثنی نیست و آثار معاصی و توبه هم در حیطة این قانون طبیعی قرار می‌گیرد. یعنی توبه و معصیت هم باید آثار و تبعاتی داشته باشد و این آثار گاهی در دنیا ظاهر می‌شود و گاهی در آخرت.

ادامه مطلب...

[ یکشنبه 92/1/18 ] [ 1:59 صبح ] [ سید زین العابدین رشید کوهستانی ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

بنده سید زین العابدین رشید کوهستانی،اهل روستای کوهستان از توابع شهرستان بهشهر هستم. از سال 1374 وارد حوزه علمیه شدم وپس از طی تحصیلات مقطع مقدمات و سطح در حوزه علیمه فیضیه مازندران بابل،در سال 1382 وارد حوزه علیمه قم شدم و در کنار تحصیل در فقه و اصول و شرکت در درس خارج فقه و اصول مراجع بزرگوار آیات عظام سبحانی و مکارم شیرازی،در رشته تخصصی تاریخ اسلام و تشیع در مقطع کارشناسی ارشد فارغ التحصل گردیده ام.
لینک دوستان
امکانات وب


بازدید امروز: 26
بازدید دیروز: 1
کل بازدیدها: 197252