سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کوهستان دیار عالمان
در این وبلاگ قصد دارم ضمن معرفی روستای عالم پرور کوهستان،در حد توان پیرامون موضوعات گوناگون دینی،مطالبی عرض کنم. 
قالب وبلاگ



 امیرالمومنین علی (ع) می فرماید :

 « روزی با فاطمه (س) محضر پیامبر خدا (ص) رسیدیم ? دیدیم حضرت به شدت گریه می کند .

گفتم : پدر و مادرم به فدایت یا رسول الله ! چرا گریه می کنی ؟

فرمود : یا علی ! آن شب که مرا به معراج بردند ? گروهی از زنان امت خود را در عذاب سختی دیدم و از شدت عذابشان گریستم . ( و اکنون گریه ام برای ایشان است . )

زنی را دیدم که از موی سر آویزان است و مغز سرش از شدت حرارت می جوشد.
زنی را دیدم که از زبانش آویزان کرده اند و از آب سوزان جهنم به گلوی او می ریزند.
زنی را دیدم که از پستانش آویزان کرده اند.
زنی را دیدم که دست و پایش را بسته اند و مارها و عقربها بر او مسلط هستند .
زنی را دیدم که کر و کور و لال بود و در تابوتی از آتش قرار داشت که مغز سرش از سوراخ های بینی اش بیرون می آمد و بدنش از شدت جذام و برص قطعه قطعه شده بود.
زنی را دیدم که ? که از پاهایش در تنور آتشین جهنم آویران است.
زنی را دیدم که گوشت بدنش را با قیچی های آتشین ریز ریز می کنند .
زنی را دیدم که صورت و دستهایش در آتش می سوزد و امعا و احشای داخلی اش را می خورد.
زنی را دیدم که سرش سر خوک و بدنش بدن الاغ بود و به هزاران نوع عذاب گرفتار بود.
و زنی را به صورت سگ دیدم و آتش از نشیمنگاه او داخل می شود و از دهانش بیرون می آید و فرشتگان عذاب عمودهای آتشین بر سر و بدن او می کوبند.

حضرت فاطمه (س) عرض کرد : پدر جان ! این زنان در دنیا چه کرده بودند که خداوند آنان را چنین عذاب می کند؟!

رسول خدا (ص) فرمود :

دخترم ! زنی که از موی سرش آویخته شده بود ? موی سر خود را از نامحرم نمی پوشاند.

زنی که از پستانش آویزان بود ? زنی است که از حق شوهرش امتناع می ورزیده.

و زنی که از زبانش آویزان بود ? شوهرش را با زبان اذیت می کرد ...

و زنی که گوشت بدن خود را می خورد ? خود را برای دیگران زینت می کرد و از نامحرمان پرهیز نداشت.

و زنی که دست و پایش بسته بود و مارها و عقربها بر او مسلط شده بودند ? به وضو و طهارت لباس و غسل جنابت و حیض اهمیت نمی داد و نظافت و پاکیزگی را مراعات نمی کرد ? و نماز را سبک می شمرد و مورد اهانت قرار می داد.

و زنی که کر و کور و لال بود ? زنی است که از راه زنا بچه به دنیا می آورد و به شوهرش می گوید بچه تو است.

و زنی که گوشت بدن او را با قیچی می بریدند ? خود را در اختیار مردان اجنبی می گذاشت.

و زنی که صورت و دستانش می سوخت و او او امعا و احشای داخلی خودش را می خورد ? زنی است که واسطه کارهای نامشروع و خلاف عفت و عصمت قرار می گرفت .

و زنی که سرش مانند خوک و بدنش مانند الاغ بود ? او زنی سخن چین و دروغگو بود.

و اما زنی که در قیافه سگ بود و آتش از نشیمنگاه او وارد و از دهانش خارج می شد ? زنی خواننده و حسود بود.
سپس فرمودند: وای بر زنی که همسرش از او راضی نباشد و خوشا به حال آن که همسرش از او راضی باشد. »(داستانهای بحارالانوار ? ج5 ?ص69 )


[ یکشنبه 92/12/4 ] [ 7:41 عصر ] [ سید زین العابدین رشید کوهستانی ] [ نظر ]

بی حرمتی به والدین


[ جمعه 92/7/12 ] [ 4:21 عصر ] [ سید زین العابدین رشید کوهستانی ] [ نظر ]


  
 
 
  
 
 

تصرف غیر مجاز در اموال دیگران که از آن به خوردن مال حرام یا همان لقمه حرام یاد می شود؛ خواه ناخواه آثاری را در پی دارد که می توان آنها را با وضوح و تاکید قابل توجه ای در منابع دینی و کلام بزرگان آیین مشاهده کرد.

آنچه در ادامه می آید آثاری است که اثرات لقمه حرام است و فراری از آن نیست. به این امید که این نکات هشداری باشد برای همگان تا بیش از پیش در نوع و راه آنچه به دست می آوریم دقت کنیم. نکته آخر اینکه فراموش نکنیم که، پیشگیری همیشه به خصوص در این مورد بهتر و آسان تر از درمان است.

  
 

 

نماز بی ارزش و دعایی که شنیده نمی شود

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: مَنْ أَکَلَ لُقْمَةَ حَرَامٍ لَمْ تُقْبَلْ لَهُ صَلَاةٌ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً؛ نماز کسی که لقمه‌اش حرام است تا چهل روز از ارزش چندانی برخوردار نیستوَ لَمْ تُسْتَجَبْ لَهُ دَعْوَةٌ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً و تا چهل روز دعای او مستجاب نمی گردد وَ کُلُّ لَحْمٍ یُنْبِتُهُ الْحَرَامُ فَالنَّارُ أَوْلَى بِهِ و هر مقدار از بدن که پرورش یافته لقمه حرام باشد سزاوار آتش و سوختن است.(1)

در حدیثی قدسی آمده است که خداوند متعال می فرماید: فَمِنْکَ الدُّعَاءُ وَ عَلَیَّ الْإِجَابَةُ فَلَا تَحْجُبْ عَنِّی دَعْوَةً إِلَّا دَعْوَةَ آکِلِ الْحَرَامِ؛ بنده من! تو دعا کن؛ من اجابت می کنم. بدان که تمام دعاها به پیشگاه اجابت من می رسد؛ مگر دعای کسی که مال حرام می خورد.(2)

شخصی به محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله شرفیاب شد. به آن حضرت عرض کرد که دوست دارم دعایم مستجاب شود؛ چه کنم؟ پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به او فرمود: طَهِّرْ مَأْکَلَکَ وَ لَا تُدْخِلْ بَطْنَکَ الْحَرَامَ؛ لقمه‌ات را پاک کن [تا مبادا به حرامی آلوده باشد] و مراقب باش هیچ نوع حرامی را مصرف نکنی.(3)

  
 

  ادامه مطلب...

[ دوشنبه 92/5/14 ] [ 12:50 صبح ] [ سید زین العابدین رشید کوهستانی ] [ نظر ]


[ یکشنبه 92/3/5 ] [ 12:9 صبح ] [ سید زین العابدین رشید کوهستانی ] [ نظر ]

رسول اکرم " ص " وارد مسجد مدینه  شد ، چشمش به دو اجتماع افتاد که از دو دسته تشکیل شده بود ، و هر دسته‏ ای حلقه ‏ای تشکیل‏ داده سر گرم کاری بودند : یک دسته مشغول عبادت و ذکر و دسته دیگر به‏ تعلیم و تعلم و یاد دادن و یاد گرفتن سرگرم بودند ، هر دو دسته را از نظر گذرانید و از دیدن آنها مسرور و خرسند شد . به کسانی که همراهش بودند رو کرد و فرمود : " این هر دو دسته کار نیک می‏کنند و بر خیر و سعادتمند " . آنگاه جمله ‏ای اضافه کرد : " لکن من برای تعلیم و داناکردن فرستاده شده‏ ام " ، پس خودش به طرف همان دسته که به کار تعلیم و تعلم اشتغال داشتند رفت ، و در حلقه آنها نشست.(داستان راستان،شهید مطهری،به نقل از:منیة المرید ، چاپ بمبئی ، صفحه . 10).


[ دوشنبه 91/9/20 ] [ 10:40 عصر ] [ سید زین العابدین رشید کوهستانی ] [ نظر ]

 

حضرت امام باقر (علیه السلام) در خطابی به یکی از صحابی خویش، جابر فرمودند:

 

«یا جابِرُ! أَیَکتَفِی مَنِ انتَحَلَ التَّشَیُّع أن یَقُولَ بِحُبِّنا أهل البَیتِ، فَوَالله ما شیعَتُنا إلا مَنِ اتّقی الله وأطاعَهُ، وما

کانُوا یُعرَفُون إلا بِالتَّواضُعِ والتَّخَشُّعِ وأَداءِ الأمانَةِ وکَثرَةِ ذِکرِ اللهِ والصَّوم والصَّلاة والبِرِّ بِالوالدینِ و التَّعاهُدِ لِلجیرانِ

مِن الفُقراءِ وأَهلِ المَسکَنَة والغَارِمِینَ والأیتامِ وصِدقِ الحَدیثِ وتَلاوَةِ القُرآنِ وکَفِّ الأَلسُنِ النَّاس إلا مِن خَیرِ

وکانُوا أُمَناءَ عَشائِرِهِم فِی الأَشیاءِ؛... یَا جَابرُ! ما یَتَقرَّبُ العَبدُ إلَی الله تبارک وتعالیدإلا بِالطّاعَةِ، و مَا مَعنَا بَرائَةٌ

مِنَ النّارِ ولاعَلَی الله لأحَدٍ مِنکُم حُجَّةٌ، مَن کَان ِلله مُطیعا فَهُو لَنا وَلِیٌّ و مَن کان لِلّه عَاصِیاً فَهُو لَنا عَدُوٌّ، و

ماتَنالُ وِلایَتُنا بِالعَمَل والوَرَعِ :

 

ای جابر! آیا کسی که خود را به شیعه ببندد و منتسب کند، همین بس باشد که دوستی ما خاندان را دارد؟

به خدا جز کسی که تقوای خدا را داشته و او را فرمان برد، شیعه ما نباشد. شیعه های ما شناخته نمی

شوند جز به تواضع، خشوع، امانت داری، کثرت یاد خدا،روزه، نماز، نیکی کردن به پدر و مادر، وارسی حال

همسایگان نیازمند و مستمند و بدهکار و یتیم، راستگویی، خواندن قرآن و نگه داشتن زیان از مردم جز به

ذکر خیر . آن ها در هر چیز امین خویشان خود هستند... ای جابر! جز با اطاعت نمی توان به خداوند تبارک و

تعالی نزدیک شد و ما برات آزادی از دوزخ برای کسی نداریم و احدی را برخدا حجّتی نیست. هر که مطیع

خداست، دوست ما است و هر که نافرمانی خدا کند، دشمن ماست. به ولایت ما جز با عمل و ورع نمی

توان رسید.( کتاب الایمان والکفر، باب الطاعة والتقوی، ج2، ص74، ح3.)



[ شنبه 91/9/18 ] [ 12:40 صبح ] [ سید زین العابدین رشید کوهستانی ] [ نظر ]

عیادت از مریض

 

یکی از نکته های اخلاقی و نشانه های اخلاق حسنه و حسن سلوک با مردم، عیادت بیمار است که در شرع مقدس اسلام در این باره اصرار فراوان شده است. عیادت بیمار از حقوقی است که مسلمانان بر یکدیگر دارند که لازم است نسبت به ادای آن خود را موظف بدانند.


حضرت علی ـ علیه السّلام ـ از قول رسول خدا ـ صل الله علیه و آله و سلم ـ نقل می کند که آن حضرت فرمود:
«للمسلم علی اخیه ثلاثون حقّاً لا برائه له منها الّا بالاداء اَوِ العفو یغفر زلّتَهُ و یرحم عبرته... و یعود مرضته... .»[1]
هر مسلمانی نسبت به مسلمان دیگر سی حق دارد که باید آنها را انجام دهد و از این حقوق رهایی نخواهد یافت جز اینکه آنها را ادا کند و یا آنکه برادر مسلمانش از او درگذرد... و از جمله آنها این است که هنگام بیماری از او دیدن کند... .

ادامه مطلب...

[ جمعه 91/9/17 ] [ 5:7 عصر ] [ سید زین العابدین رشید کوهستانی ] [ نظر ]


رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - دریکی از مسافرتها با اصحابش درسرزمینی خالی و بی علف فرود آمدند و برای تهیه غذا به هیزم و آتش احتیاج داشتند،رسول اکرم(ص) خطاب به همراهان فرمودند:« هیزم جمع کنید».

 عرض کردند : « یا رسول‏الله ببینید ، این‏ سرزمین چقدر خالی است ، هیزمی ‏دیده نمی‏شود»

آنحضرت  فرمود:« در عین حال‏ هرکس هراندازه می‏تواند جمع کند».

اصحاب روانه صحرا شدند ، با دقت بروی زمین نگاه می‏کردند و اگر شاخه‏ کوچکی می‏دیدند برمیداشتند . هرکس هراندازه توانست ذره ذره جمع کرد و با خود آورد . همینکه همه افراد هر چه جمع کرده بودند روی هم ریختند ، مقدارزیادی هیزم جمع شد . در این وقت رسول اکرم(ص) فرمودند: « گناهان کوچک هم مثل همین هیزمهای‏ کوچک است ، ابتدا به نظر نمی‏آید ، ولی هر چیزی جوینده و تعقیب کننده‏ای‏ دارد ، همان طور که شما جستید و تعقیب کردید این قدر هیزم جمع شد ،گناهان شما هم جمع و احصا می‏شود ، و یک روز می‏بینید از همان گناهان خرد که به چشم نمی‏آمد ، انبوه عظیمی جمع شده است».{داستان راستان،شهید مطهری،به نقل از: وسائل الشیعه، جلد 2 ، صفحه . 462}.


[ دوشنبه 91/9/13 ] [ 7:30 عصر ] [ سید زین العابدین رشید کوهستانی ] [ نظر ]

 

ابلیس

 

روزی ابلیس با حضرت موسی(ع)ملاقات کرد و گفت:«تو برگزیده و همسخن خدا هستی،و خدا تو را رسول خود قرار داده است،من گناه کرده ام می خواهم توبه کنم،تو به درگاه خدا شفیع و واسطه من باش،و از خدا بخواه توبه ام را بپذیرد».

 موسی(ع) پیشنهاد او را پذیرفت و واسطه شد.

خداوند به حضرت موسی(ع)وحی کرد:«توبه ابلیس را می پذیرم،مشروط براینکه بر قبر آدم(ع) سجده کند».

موسی(ع)فرمان خدا را به ابلیس ابلاغ کرد،ابلیس تکبّر نمود و خشمگین شد و گفت:«من آن هنگام که آدم زنده بود او را سجده نکردم،اکنون که مرده است او را سجده کنم؟».

 سپس ابلیس به موسی(ع) گفت:اکنون که نزد خدا از من شفاعت کردی،بر گردن من حقّی پیدا نمودی،برای این که حقّ تو را ادا کنم تو را سفارش و نصیحت می کنم که در سه مورد مرا یاد کن(یعنی متوجه من باش که بر تو مسلط نگردم)و در این سه مورد تو را به هلاکت نیفکنم: 

1- هنگامی که خشمگین شدی،مرا یاد کن،که دراین هنگام مانند جریان خون در رگهای بدنت به تو نزیدیک شده ام.

 2- هنگامی که در جبه? جهاد؛دربرابر دشمن قرار گرفتی،مرا یاد کن،زیرا در این هنگام من نزدیک می شوم و وسوسه می کنم که تو زن وبچه داری به فکر آنها باش،با همین وسوسه،سست می گردی وپشت به جبهه می کنی.

 3- بترس و دوری کن از خلوت کردن با زن نامحرم،زیرا در آن هنگام من بسیار نزدیک هستم،وبین تو وآن زن واسطه و دلّال می گردم،تا شما را به هم نزدیک کنم وبه گناه بی عفّتی وادار نمایم.(حکایتهای شنیدنی،محمدی اشتهاردی،ص195،به نقل از:الدّر المنثور،ج1،ص51).


 


[ یکشنبه 91/9/12 ] [ 11:50 صبح ] [ سید زین العابدین رشید کوهستانی ] [ نظر ]

 

تا توانی ای جوان ازنفس دون تمکین مکن                            درمسیرزندگی سرپیچی ازآئین مکن

گردوروزی ناخدای کشتی قدرت شدی                           ازخدا غافل مشوترک نمازودین مکن

اسب آمال جهان چندی اگرشد رام تو                     جان من غفلت زمرگ ومرکب چوبین مکن   

برعروس خوش خط وخال زمانه دل مبند                     گول ظاهررا مخوردامان خود ننگین مکن

چون نماند ثروت دنیا کسی را پایدار                    بهرجمع مال دنیا خویش را غمگین مکن

ازحسین بن علی سرمشق آزادی بگیر                   غیرذات حق تعالی ازکسی تمکین مکن

کن زسربیرون هوای آرزوهای دراز              چونکه راه آرزوها پایان ندارد ای رفیق

ازغم وغصّه ننالد مرد عاقل درجهان                        چونکه بی غم زندگی امکان ندارد ای رفیق

 

 

 


[ یکشنبه 91/9/12 ] [ 11:41 صبح ] [ سید زین العابدین رشید کوهستانی ] [ نظر ]
   1   2      >
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

بنده سید زین العابدین رشید کوهستانی،اهل روستای کوهستان از توابع شهرستان بهشهر هستم. از سال 1374 وارد حوزه علمیه شدم وپس از طی تحصیلات مقطع مقدمات و سطح در حوزه علیمه فیضیه مازندران بابل،در سال 1382 وارد حوزه علیمه قم شدم و در کنار تحصیل در فقه و اصول و شرکت در درس خارج فقه و اصول مراجع بزرگوار آیات عظام سبحانی و مکارم شیرازی،در رشته تخصصی تاریخ اسلام و تشیع در مقطع کارشناسی ارشد فارغ التحصل گردیده ام.
لینک دوستان
امکانات وب


بازدید امروز: 5
بازدید دیروز: 1
کل بازدیدها: 197231