یکی از بلاهای گسترده در زندگی انسانها، پیدایش کشمکشها، دودستگی و جناح بندی میان مردم است. قرآن مجید، تفرقه و گروهگرایی را در کنار عذاب آسمانی و زمینی، نوعی عذاب الهی میداند. از طرفی، ایجاد وحدت و الفت بین قلبها را یکی از الطاف الهی میداند که این همدلی حاصل کار پیامبران و از سفارشهای آنان است. اصلاح بین مردم و برقراری صلح و آشتی، خواسته خداوند متعال است و پیامبران الهی نیز یکی از مسئولیتها و مأموریتهای خویش را برپایی صلح و زدودن اختلاف از جامعه بشری قرار دادند و در این راه از هیچ کوششی فروگذار نکردند.
دهخدا، آشتی را، دوستی از نو کردن، ترک جنگ، رنجشی را از کسی فراموش کردن، صلح، مصالحه و... تعریف می کند.[1] آشتی و الفت ضد قهر و دورى از برادران مؤمن و از اوصاف جمیله و اعمال فاضله است و ثواب آن بى حد و فایده آن بى نهایت است. قهر کردن هم به معنی تکلم نکردن و کراهت داشتن از دیدار با شخصی است.[2]
یکی از بلاهای گسترده در زندگی انسانها، پیدایش کشمکشها، دودستگی و جناح بندی میان مردم است که معمولا در اجتماعات بزرگ منجر به اختلافات و منازعات بزرگی هچون جنگ و خونریزی و در اجتماعات کوچک منجر به قهر کردن و دورى از برادران دینى می شود. قهر کردن در مباحث اخلاقی جزء رذائل اخلاقی بشمار می رود که نتیجه عداوت و کینه، بخل و حسد و یا بدگمانی و بدبینی است. در این نوشتار نخست به آیات و روایاتی که در مذمت قهر کردن وارد شده میپردازیم و در ادامه به آیات و روایاتی که، تشویق به صلح و آشتی کردن می کند، پرداخته می شود.
آثار قهر:
1- خسران:
« الَّذِینَ ینْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یوصَلَ وَیفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ»[3]
فاسقان کسانی هستند که پیمان خدا را، پس از محکم ساختن آن، میشکنند و پیوندهایی را که خدا دستور داده برقرار سازند، قطع نموده و در روی زمین فساد میکنند؛ اینها زیانکارانند. از مصادیق این قطع رابطه، قطع رابطه با خویشان است. در این آیه، چنین عملی را، نشانه فسق و از مفاسد در زمین میداند.
2- سزاوار آتش:
پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله) میفرمایند:
« یا أَبَاذَرٍّ أَنْهَاکَ عَنِ الْهِجْرَانِ وَ إِنْ کُنْتَ لَا بُدَّ فَاعِلًا فَلَا تَهْجُرْهُ فَوْقَ ثَلَاثَةِ أَیامٍ کَمَلًا فَمَنْ مَاتَ فِیهَا مُهَاجِراً لِأَخِیهِ کَانَتِ النَّارُ أَوْلَى بِهِ »[4]
اى اباذر نهى میکنم ترا از قهر کردن و دورى نمودن اگر چه ناچارى دورى مکن برادرت را بیش از سه روز تمام. پس هر کس بمیرد در حال دورى کردن از برادرش آتش به او سزاوارتر باشد.
3- خروج از اسلام:
حضرت رسول (صلى الله علیه و آله) فرمود:
«أَیمَا مُسْلِمَینِ تَهَاجَرَا فَمَکَثَا ثَلَاثاً لَا یصْطَلِحَانِ إِلَّا کَانَا خَارِجَینِ مِنَ الْإِسْلَامِ وَ لَمْ یکُنْ بَینَهُمَا وَلَایةٌ فَأَیهُمَا سَبَقَ إِلَى کَلَامِ أَخِیهِ کَانَ السَّابِقَ إِلَى الْجَنَّةِ- یوْمَ الْحِسَاب»[5]
هر دو نفر مسلمانى که از همدیگر قهر کنند و سه روز بر آن حال بمانند و با هم آشتى نکنند هر دو از اسلام بیرون روند و میانه آنها پیوند و دوستى دینى نباشد، پس هر کدام از آن دو بسخن گفتن با برادرش پیشى گرفت، او در روز حساب پیشرو به بهشت باشد.
4- سزاوار بیزاری و لعنت:
حضرت صادق علیه السلام میفرمود:
« لَا یفْتَرِقُ رَجُلَانِ عَلَى الْهِجْرَانِ إِلَّا اسْتَوْجَبَ أَحَدُهُمَا الْبَرَاءَةَ وَ اللَّعْنَةَ وَ رُبَّمَا اسْتَحَقَّ ذَلِکَ کِلَاهُمَا »[6]
از هم جدا نشوند دو مرد بصورت قهر کردن جز اینکه یکى از آن دو سزاوار بیزارى (خدا و رسولش از وى) و لعنت (یعنى دورى از رحمت حق) گردد و چه بسا که هر دوى آنها سزاوار آن شوند.
5- قاتل بودن:
پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله میفرمایند:
« من هجر أخاه سنة فهو کسفک دمه ».[7]
هر که یک سال از برادر خویش قهر کند چنانست که خون وى را ریخته است.
6- رد عمل:
پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله می فرمایند:
« یا أَبَا ذَرٍّ إِیاکَ وَ هِجْرَانَ أَخِیکَ فَإِنَّ الْعَمَلَ لَا یتَقَبَّلُ مِنَ الْهِجْرَانِ »[8]
اى اباذر بپرهیز از دورى کردن از برادرت. زیرا که عمل انسان با قهر پذیرفته نمىشود.
آشتی در روایات:
حضرت علی علیه السلام میفرمود:
«بر شماست پیوستن و موافقت و دوستی کردن و بپرهیزید از بریدن و ترک کردن و قهر کردن از همدیگر» [9]
حضرت صادق علیه السلام میفرمود:
«پیوسته تا دو مسلمان با هم قهرند، ابلیس شاد است و چون آشتى کنند، زانوهایش بلرزد و بهم بخورد و بندهایش از هم بگسلد و فریاد کشد: اى واى بر من از آنچه به هلاکت رسد.» [10]
حضرت امام باقر علیه السلام میفرمود:
«به راستی که شیطان دشمنى افکند میان مؤمنان تا بر نگردد یکیشان از دینش و چون چنان کنند به پشت بخوابد و واکشد و سپس گوید: پیروز شدم. پس خدا رحمت کند کسی را که الفت دهد دو تا دوست ما را، اى گروه مؤمنان با هم دوست شوید و با هم مهر ورزید.» [11]
پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله میفرمایند:
«با هم دشمن نباشید، و بهم حسد نبرید و بهم پشت نکنید و از هم نبُرید و برادرانه بندگان خدا باشید.»[12]
وظیفه دیگران در برابر اختلافات
اسلام، مسلمانان را موظف به خاموش کردن آتش نزاع ها و کینه ها کرده است. حضرت علی علیه السلام در وصیت نامه خود به فرزندان و همه کسانی که گفته او به آنها میرسد، توصیه میکند:
« أُوصِیکُمَا وَ جَمِیعَ وَلَدِی وَ أَهْلِی وَ مَنْ بَلَغَهُ کِتَابِی بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِکُمْ وَ صَلَاحِ ذَاتِ بَینِکُم»[13]
شما و همه فرزندانم و کسانم و آن را که نامه من بدو رسد سفارش میکنم به ترس از خدا و آراستن کارها و آشتی با یکدیگر که من از جد شما شنیدم که میگفت: آشتی دادن میان مردمان، بهتر است از نماز و روزه سالیان.
با اینکه در اسلام دروغ گفتن از گناهان کبیره است میتوان در شرایطی برای اصلاح ذات بین از آن بهره گرفت، بنابر گفته امام صادق علیه السلام :
«المُصلِحُ لَیْسِ بِکاذِبٍ»[14]
کسى که مصلح و میانجى مىشود، آنچه بگوید دروغگو محسوب نمى شود.
در حدیثی دیگر از امام علی علیه السلام آمده است:
« لَأَنْ أُصْلِحَ بَینَ اثْنَینِ أَحَبُّ إِلَی مِنْ أَنْ أَتَصَدَّقَ بِدِینَارَین»[15]
اگر میان دو نفر به منظور اصلاح و آشتى، میانجیگرى کنم در نظر من از دو دینار صدقه دادن برتر است.
استحکام جامعه و مهربانی و دوستی بین ارکان آن، از نیازهای اساسی جامعه بشری است. خداوند متعال در قرآن کریم با به کار بردن تعبیر زیبای «صلح و آشتی» مردم را به اختلاف زدایی در زمینه حقوقی دعوت میکند و میفرماید:
« فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَینِکُمْ وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ »[16]
« شما مؤمنان باید از خدا بترسید و بلکه به رضایت و مسالمت و اتحاد بین خودتان بپرازید و خدا و رسول را اطاعت کنید، اگر اهل ایمانید».
همچنین در مورد توصیه به اخوت و برادری میفرماید:
« إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَینَ أَخَوَیکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ »[17]
به حقیقت، مؤمنان همه برادر یکدیگرند. پس همیشه بین برادران ایمانی خود صلح دهید و خدا ترس و پرهیزکار باشید. امید است که مورد لطف و رحمت الهی قرار گیرید.
اصلاح بین مؤمنان آنقدر ارزش و اهمیت دارد که اگر نهاد ویژه و بودجه خاصی هم برای این هدف منظور شود، کاملاً منطقی و بهجاست. امام علی علیهالسلام در وصیتنامه خویش در خطاب به امام حسن و امام حسین علیهماالسلام میفرماید: از جد شما شنیدم که می فرمود:
« إِصْلَاحُ ذَاتِ الْبَینِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ »[18]
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم مى فرمود: اصلاح بین مردم از هر نماز و روزه (مستحبّى) بهتر و گرانقدرتر است.
پی نوشتها:
[1] - دهخدا علی اکبر؛ فرهنگ دهخدا، تهران، چاپخانه مجلس، سال 1325 ش، ج 1، ص116 .
[2] - همان، تهران، موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، پاییز1373، چاپ جدید از دوره اول، ج 11 ، ص 15709
[3] - بقره/27
[4] - مجلسی محمد باقر؛ بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار ، تهران ، دارالکتاب اسلامیه ، 1364 ، نوبت دوم، ج72 ص 184 و ج74 ص 72
[5] - کلینی، محمدبن یعقوب؛ اصول من الکافی، علی اکبر غفاری، بیروت، دارالتعارف،1401، چاپ چهارم، ج2 ص 345.
[6] - همان، ج2 ص 344.
[7] - نهج الفصاحه، مترجم ابوالقاسم پاینده،تهران، بدرقه جاویدان،1385، چاپ هفتم، کلمات قصار، ص 747
[8] - مجلسی محمد باقر؛ بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار ، تهران ، دارالکتاب اسلامیه ، 1364 ، نوبت دوم، ج74 ص 72
[9] - « عَلَیکُمْ بِالتَّوَاصُلِ وَ الْمُوَافَقَةِ وَ إِیاکُمْ وَ الْمُقَاطَعَةَ وَ الْمُهَاجَرَة ». عبد الواحد، آمدی؛ تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1378،چاپ دوم، ص 437.
[10] - « قَالَ لَایزَالُ إِبْلِیسُ فَرِحاً مَا اهْتَجَرَ الْمُسْلِمَانِ فَإِذَا الْتَقَیا اصْطَکَّتْ رُکْبَتَاهُ وَ تَخَلَّعَتْ أَوْصَالُهُ وَ نَادَى یا وَیلَهُ مَا لَقِی مِنَ الثُّبُور» . کلینی، محمدبن یعقوب؛ اصول من الکافی، علی اکبر غفاری، بیروت، دارالتعارف،1401، چاپ چهارم، ج2 ص 346.
[11] - «إِنَّ الشَّیطَانَ یغْرِی بَینَ الْمُؤْمِنِینَ- مَا لَمْ یرْجِعْ أَحَدُهُمْ عَنْ دِینِهِ- فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِکَ اسْتَلْقَى عَلَى قَفَاهُ وَ تَمَدَّدَ ثُمَّ قَالَ فُزْتُ- فَرَحِمَ اللَّهُ امْرَأً أَلَّفَ بَینَ وَلِیینِ لَنَا یا مَعْشَرَ الْمُؤْمِنِینَ تَأَلَّفُوا وَ تَعَاطَفُوا ». همان، ج72، ص 187
[12] - « لَا تَبَاغَضُوا وَ لَا تَحَاسَدُوا وَ لَا تَدَابَرُوا وَ لَا تَقَاطَعُوا- وَ کُونُوا عِبَادَ اللَّهِ إِخْوَانا ». مجلسی محمد باقر؛ بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار ، تهران ، دارالکتاب اسلامیه ، 1364 ، نوبت دوم، ج73 ص 19
[13] - سید رضی؛ نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، قم ، موسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمومنین، بهار 84 ، نوبت 26، نامه 47.
[14]- کلینی، محمدبن یعقوب؛ اصول من الکافی، علی اکبر غفاری، بیروت، دارالتعارف،1401، چاپ چهارم، ج2، ص210.
[15] - همان، ج2 ص 209.
[16] - انفال/1
[17] - حجرات/10
[18] - مجلسی محمد باقر؛ بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار ، تهران ، دارالکتاب اسلامیه ، 1364 ، نوبت دوم، ج73 ص43
منبع