در عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، خصال شیخ صدوق و دیگر کتب معتبر روایى از امام رضا(علیه السلام) چنین نقل شده است: هنگامى که حق تعالى به ازاى ذبح اسماعیل قوچى را فرستاد تا به جاى او ذبح شود، حضرت ابراهیم(علیه السلام) آرزو کرد؛ کاش مى شد فرزندش را به دست خود ذبح کند و مأمور به ذبح گوسفند نمى شد تا به سبب درد و مصیبتى که از این راه به دل و جان او وارد مى شود، مصیبت پدرى باشد که عزیزترین فرزندش را به دست خود در راه خدا ذبح کرده تا از این طریق بالاترین درجات اهل ثواب در مصیبت ها را به دست آورد. در این اثنا خطاب وحى از پروردگار جلیل به ابراهیم خلیل رسید که محبوب ترین مخلوقات من نزد تو کیست.
ابراهیم(علیه السلام) عرضه داشت: هیچ مخلوقى پیش من محبوب تر از حبیب تو محمد(صلی الله علیه و آله) نیست. پس وحى آمد که آیا او را بیشتر دوست دارى یا خودت را ابراهیم(علیه السلام) گفت: او پیش من از خودم محبوب تر است. خداوند متعال فرمود: فرزند او را بیشتر دوست دارى یا فرزند خود را ابراهیم(علیه السلام) عرض کرد: فرزند او را بیشتر دوست دارم.
پس حق تعالى فرمود: آیا ذبح فرزند او(امام حسین علیه السلام) به دست دشمنان از روى ستم، بیشتر دل تو را مى سوزاند یا ذبح فرزند خودت به دست خودت در اطاعت من ! عرض کرد: پروردگارا! ذبح او به دست دشمنان بیشتر دلم را مى سوزاند. در این هنگام خداوند خطاب کرد؛ اى ابراهیم! پس به یقین جمعى که خود را از امت محمد(صلی الله علیه و آله) مى شمارند، فرزند او حسین(علیه السلام) را از روى ظلم و ستم و با عداوت و دشمنى، ذبح خواهند کرد همان گونه که گوسفند را ذبح مى کنند و به این سبب مستوجب خشم و عذاب من مى گردند.
ابراهیم(علیه السلام) از شنیدن این خبر جانکاه، ناله و فریاد بر آورد و قلب و جان او به درد آمد و بسیار گریه نمود و دست از گریه بر نمى داشت تا این که وحى از جانب پروردگار جلیل رسید: « اى ابراهیم! گریه تو بر فرزندت اسماعیل اگر او را به دست خود ذبح مى کردى، فدا کردم به گریه اى که تو بر حسین(علیه السلام) و شهادتش کردى و بدین سبب بالاترین درجات اهل ثواب در مصیبت ها را به تو دادم. در پایان امام رضا(علیه السلام) فرمود: این است مفهوم قول خداوند عز وجل؛ «وَ فَدَیناهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ».(1)
این حدیث معتبر از امام رضا(علیه السلام) علاوه بر این که بر مصادیق دیگر ذبح عظیم صحه نهاده، آیه شریفه «وَ فَدَیناهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ» را از انحصار در یک مصداق ظاهرى اگر چه عظیم، بیرون آورده و یک معناى دقیق عرفانى و ملکوتى ارائه کرده و سالار شهیدان را به عنوان ذبح عظیم معرفى نموده است. با آن که همه امامان و پیامبران بسیارى در راه خدا شهید شده اند و پیامبرى همچون حضرت یحیى(علیه السلام) را سر بریده اند و در برخى روایات نیز وجوه تشابهى بین شهادت حضرت یحیى(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام) بیان شده است،(2) لکن قطعاً ذبیحى بزرگ تر و عظیم تر از سیدالشهدا(علیه السلام) در راه خدا ذبح نشده است، لذا تعبیر «ذبیح اعظم» کم ترین چیزى است که مى توان در حق سیدالشهدا(علیه السلام) گفت. نکته جالب توجه این که حضرت اسماعیل(علیه السلام) با این که ذبیح الله نامیده شده است و به راستى حضرت ابراهیم عزم بر ذبح او داشت و ذره اى در اطاعت امر خداوند متعال سستى نکرد ولى خدا نخواست که او حقیقتاً ذبح گردد و مشیتش بر آن قرار گرفت ذبیح حقیقى او فرزند پیغمبر خاتم و جگر گوشه فاطمه و سید و سالار شهیدان باشد.
آرى ! حسین بن على(علیه السلام)، انسانى برتر از عرش و فرش است که خدا او را در قرآن کریم نفس مطمئنه نامیده «یا أَیتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّه» و او را به جوار خود فرا خوانده « ارْجِعِى إِلى رَبِّکِ راضِیه مَرْضِیه فَادْخُلِى فِى عِبادِى وَ ادْخُلِى جَنَّتِى»(3) و او نیز با کمال اخلاص در لبیک گفتن به فراخوان پروردگار شتاب کرده(4) و با دادن سر مبارکش در راه رضاى پروردگار در مناى حسینى، ذبیح اعظم خدا شده است.
پاورقی
1- بحارالأنوار، ج،12 ص124 و ج،44 ص225.
2- بحارالأنوار، ج ،45 ص 21 و ج،44 ص،302 ح13 و ج،45 ص211.
3- (89) الفجر27.
4- ر.ک : بحارالأنوار، ج،24 ص93.
مأخذ: اینجا