شک نیست که قیام و نهضت حسینی ( در تاریخ اسلام و جهان نمونه و بی بدیل است. به گفتة شهید مطهری"ره" "در جهان یک شخصیت حماسی مانند شخصیت حسین بن علی(ع) از نظر شدت حماسی و از نظر علوّ ارتفاع حماسی یعنی جنبه های انسانی نه جنبة قومی و ملّی پیدا نخواهید کرد، حسین(ع) سرود انسانیت است بهمین دلیل نظیر ندارد... .
شما در دنیا حماسه ای مانند حماسه حسین بن علی(ع) پیدا نخواهید کرد چه از نظر قدرت و قوّت حماسه و چه از جنبة علوّ و ارتفاع و انسانی بودن این حماسه... . "(1)
لذا بررسی خصوصیّت و خصلت های هر یک از گروههای درگیر در این واقعه، هدفی که هر کدام دنبال می کردند و نحوة دستیابی به آن، راز ماندگاری حادثه کربلا را آشکار خواهد کرد.
در واقعة کربلا یک طرف یزید و عمّال و سرکردگان و سپاهیان او قرار دارند که هر کدام به نحوی اسیر شهوات و هواهای نفسانی هستند، یزید در گستاخی و بی پروایی و اهانت نسبت به مقدّسات کار را به جایی می رساند که در ملاء عام شرب خمر میکند و از انجام کارهای خلاف شرع ابایی ندارد و تعرضات و فسادهای جنسی را به طور واضح انجام می هد، علیه قرآن سخن میگوید و علناًَ در ردّ دین و خلاف قرآن شعر می سراید. عمّال و کارگزاران فاسدش نیز از هر گونه ظلم وستم به مردم ابایی ندارند. در نتیجه اهدافی که او و عمّاش دنبال می کنند ایجاد فساد در جامعه و به انحراف کشاندن و در نهایت نابودی دین خداست.
در طرف دیگر امام حسین(ع) و خاندان و اصحاب بزرگوارش قرار دارند که آنان نیز به میزان خلوص و تقرّبشان به پیشگاه الهی، اسوه و نمونه هایی بی نظیر از حیث مردانگی و انسانیّت، استقامت و شجاعت، عدالت و تقوی، ایثار و عبودیت و تسلیم به درگاه الهی در تاریخ بشریتند. از اینرو هدفی که در پیش رو دارند، مبارزه با ظلم و فساد و کجروی و کم اندیشی مذهبی و دینی و برقراری قسط و عدل و اصلاح دین و امّت از بدعتهای غلط است. بدین جهت سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله حسین(ع) در شب عاشورا یاران خویش را مدح و ستایش می کند و می فرماید : "انی لا اعلم اصحاباً اَوفی ولا خیراً من اصحابی" من یارانی در جهان بهتر از یاران خود سراغ ندارم. یعنی من شما را بر یاران بدر که یاران پیامبر بودند و بر یاران پدرم علی(ع) و بر یارانی که قرآن(آل عمران / آیه 146) برای انبیاء ذکر می کند ترجیح می دهم.
و هم از اینروست که آنان را مورد خطاب قرار می دهد و می فرماید : "مرحبا، مرحبا به گروه قهرمانان." امام و اصحابش در نهایت درجه توکل و ایمان به خدا قرار دارند. هنگامی که عمال اموی خواستند از امام بزور برای یزید بیعت بگیرند، فرمودند : "به خدا سوگند، نه دست ذلّت به آنان می دهم و نه چون بردگان تسلیم حکومت آنان می شوم." آن زمانی که امام(ع) از عهد شکنی کوفیان آگاه گشت، فرمودند : "تکیه گاهم خداست او مرا از شما بی نیاز میکند." او و یارانش هرگز در حمله به دشمن پیشی نگرفتند و هرگز برای رسیدن به هدف به مکر و نیرنگ، آنگونه که شیوه لشکریان یزید بود متوسل نگشتند. در میدان جنگ اشعار و رجزهای او و یارانش همه بازتابی از ایمان و اعتقاد راستین و قلبی آنان به خداوند رحمان بود. امام در سختیهای جنگ پیوسته ذکر ‹ لا حول و لا قوة الا باالله› بر زبان دارد. به هنگام حمله به صفوف دشمن این رجز را می خواند که مرگ بهتر از ننگ و ننگ بهتر از دخول در آتش دوزخ است. زمانی که از شدت جراحت پیکر مبارک و مطهرش بر زمین می افتد نسبت به تصمیم دشمن در حمله به خیام حرم و فرزندانش بر می آشوبد و میفرماید : "اگر دین ندارید و از روز رستاخیز نمی هراسید لا اقل آزاده باشید... " و نیز در واپسین لحظات زندگی خویش فرمود : "خداوندا راضیم به قضای تو، معبودی جز تو نیست، ای فریاد رسِ فریاد خواهان ... "
بنابراین امام (ع) در تمام لحظات قیام تا شهادت در پی اطلاع رسانی دقیق از حقایق دینی و اخلاقی و شناساندن اسلام واقعی و دادن درس زندگی است ولو به دشمنان.
حادثه عاشورا از یک سو بیدارگر وجدانها و برانگیزندة انسانها برای مبارزه با ستم و زور بود و از سویی رسوا کنندة حکام جابر و ضدّ دین. مظلومان و ستمدیدگان از این حماسه درس و پیام گرفتند که در برابر ظالمان چگونه باشند و زورگویان نیز از مطرح بودن عاشورا و پیامهای آن همواره در وحشت و هراس بودند. لذا تأکید ائمه( در زنده نگهداشتن یاد وخاطرة عاشورای حسینی و عزاداری برای شهدای کربلا خود حربه ای بود برای مقابله با سیاست ظلم یزیدی وسکوت در برابر حُکام جور.
از اینروست که در طول تاریخ قیام حسین(ع) و یاران بزرگوارش سرلوحه قیام های آزادی بخش گشت. از قیام توابین و مبارزات طولانی بنی هاشم و بنی الحسن(ع) گرفته تا نهضت بنی عباس و حتی آنچه در زمان ما اتفاق افتاد ـ انقلاب اسلامی ـ همه به برکت خون پاک حسین(ع) و اصحابش و آرمانها و اهداف مقدس این قهرمانان همیشه تاریخ بوده است.
جهت مطالعه بیشتر ر.ک:حماسه حسینی، شهید مطهری