سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کوهستان دیار عالمان
در این وبلاگ قصد دارم ضمن معرفی روستای عالم پرور کوهستان،در حد توان پیرامون موضوعات گوناگون دینی،مطالبی عرض کنم. 
قالب وبلاگ


هنگامى که زنان کوفه با مشاهده اوضاع و احوال کاروانیان حسینى، زارى مى ‏کردند، و گریبانهاى خود را چاک مى‏زدند و مردان کوفى نیز بهمراه آنان مى ‏گریستند و بیتابی‌ها مى ‏کردند، حضرت زینب علیها السلام بر سر مردم نهیب زد که: «خاموش باشید!»

با این نهیب، نه تنها آنه جماعت انبوه ساکت شدند بلکه زنگ شتران نیز از صدا افتاد.

آنگاه حضرت زینب علیها السلام پس از حمد و ستایش پروردگار و درود بر رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم خطاب به آنان فرمود: «اى مردم کوفه! اى جماعت نیرنگ و افسون و بى بهرگان از غیرت و حمیت! اشک چشمتان خشک مباد و ناله‌هایتان آرم نگیرد، مثل شما مثل آن زنى است که تار و پود تافته خود را در هم ریزد و رشته ‏هاى آن را از هم بگسلد، شما سوگند‌هایتان را دست آویز فساد و نابودى خود قرار دادید. ادامه مطلب...
[ سه شنبه 92/8/28 ] [ 1:49 عصر ] [ سید زین العابدین رشید کوهستانی ] [ نظر ]

از روایاتی که در مورد ثواب گریه بر مصیبت امام حسین علیه السلام وارد شده است، استفاده می شود که: خداوند همه گناهان ( کبیره یا صغیره ) گریه کننده بر مظلومیت امام حسین علیه السلام را می بخشد. زیرا گریه بر آن حضرت جزء حسناتی است که سبب از بین رفتن سیئات می گردد . همان گونه که قرآن می فرماید : (1)
لکن لازم است به چند نکته در این مورد توجه شود که عبارتند از :
1. طبیعی است که هر چه انگیزه فرد عزادار بلند مرتبه تر باشد، ثواب بیش تری دارد. ثواب کسی که فقط بر مظلومیت اباعبدالله می گرید، با ثواب کسی که علاوه بر آن، بر محرومیت خود از همراهی با این قافله هم می گرید و بر این که چرا با این قافله همراه نبود و توفیق جان فشانی نداشت، اشک می ریزد و در این عزا و گریه از خدا توفیق همرنگی و همراهی و همگامی در تحقق هدف های مقدس آن امام مظلوم را می طلبد، به طور طبیعی همسان نیست و ثواب فرد دوم به مراتب بالاتر است؛ ولی همان گریه تنها بر مظلومیت آن عزیز، نهال عشق است که در عمق جان کاشته می شود و با اشک چشم آبیاری می گردد و تناور می شود . در نتیجه عشق، عمق و ریشه پیدا می کند ، و هم رنگی و همراهی را در پی خواهد داشت .
2. بخشیدن گناه و یا واجب شدن بهشت بر کسی که در عزای آن امام گریه کند ، بدون شرایط نیست بلکه کسانی از این امور فیض وبهره کامل می گیرند که تقوی داشته باشند. چون قرآن کریم می فرماید: «انما یتقبل الله من المتقین؛ (2) خداوند فقط از پرهیزکاران می پذیرد»، یعنی کسی که تقوی نداشته باشد عمل خیر او فضیلت و نتیجه عالی نخواهد داشت. یا کسی که اهل نماز نیست یا آن را سبک می شمارد، اگرچه گریه اش بی اثر نیست؛ ولی گریه تنها او را اهل بهشت نمی کند . زیرا پیامبر اسلام (ص) می فرماید: اولین ایستگاهی که جهت حسابرسی اعمال انسان در قیامت بر پا می شود، ایستگاه نماز است ، اگر نماز قبول شد، سایر اعمال نیز قبول می شود و اگر نماز قبول نشد، سایر کارهای خیر هم قبول نمی شود، بنا بر این ثواب گریه بر امام حسین طبق این آیه قرآن کریم و روایات مربوطه با تقوا و خواندن نماز و رعایت اوقات آن محقق است.
3. پرواز محبان اهل بیت علیهم السلام به سرمنزل عشق و محبت به معصومین با دو بال میسر است:
الف : عامل احساس محبت و عاطفه
ب : عامل شناخت و آگاهی
شیعیان به هر دو عامل و هر دو بال نیاز دارند، یعنی عشق بدون شناخت و عاطفة بدون آگاهی چندان مفید نسیت . شناخت بدون عشق و محبت نیز کارساز نخواهد بود . هر یک از این دو عامل در دیگری تولید اثر می کند.
پس نباید از این دو عامل غفلت کرد. خصوصاً عامل شناخت و آگاهی؛ زیرا سوز و گداز و اشک و گریه شیعیان در مصائب اهل بیت و خصوصاً مصائب سید الشهدا با الطاف خداوندی و استمداد از روح سالار شهیدان در ما علاقمندان به ابا عبدالله بسیار است؛ اما مراتب آگاهی و شناخت ما نسبت به اهداف آن بزرگوار و چگونگی پیدایش انقلاب عاشورا کم است ، لازم است گریه ها را با شناخت و عمل به دستورات و خواسته های آن حضرت بیامیزیم .
جهت روشن تر شدن مطلب، به کلام نورانی امام باقر علیه السلام و پیام آن حضرت به شیعیان ، تبرک می جوییم که به جابر می فرماید:
«یَا جَابِرُ بَلِّغْ شِیعَتِی عَنِّی السَّلَامَ وَ أَعْلِمْهُمْ أَنَّهُ لَا قَرَابَةَ بَیْنَنَا وَ بَیْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا یُتَقَرَّبُ إِلَیْهِ إِلَّا بِالطَّاعَةِ لَهُ یَا جَابِرُ مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ أَحَبَّنَا فَهُوَ وَلِیُّنَا وَ مَنْ عَصَى اللَّهَ لَمْ یَنْفَعْهُ حُبُّنَا ؛ (3) اى جابر! سلام مرا به شیعیان برسان و به آنها اعلام کن که هیچ گونه قرابت و خویشاوندى بین ما و خدا نیست . فقط با طاعت و بندگى به درگاه الهى تقرب جسته مى‏شود. اى جابر! هرکس اطاعت خدا را کند و - همراه آن - به ما محبت ورزد ، دوست ما است . هر کس معصیت خدا را کند ، تنها محبت ما برایش سودی ندارد».
حضرت على علیه السلام مى‏فرمایند:
«أَنَا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ مَعِی عِتْرَتِی عَلَى الْحَوْضِ فَمَنْ أَرَادَنَا فَلْیَأْخُذْ بِقَوْلِنَا وَ لْیَعْمَلْ بِعَمَلِنَا ؛(4) من با رسول الله (ص) هستم و در حالى که عترت با من هستند بر حوض [کوثر ]اشراف داریم. پس هر کس ما را مى‏خواهد، هم باید گفتار ما را بگیرد و هم عمل ما را عمل کند...».
بنا بر این این حب اهل بیت (ع) باید در عمل ظاهر شود.
4. اشک ریختن نوعی بیعت و امضا کردن پیمان و قرارداد دوستی با سید الشّهدا، نیز ابراز انزجار و تنفّر از قاتلان آن حضرت است. هم چنین نشانه پیوند قلبی با اهل بیت و سیدالشّهدا (ع) است. اشک، دل را سیراب می‏کند، عطش روح را برطرف می‏سازد، و نتیجه آن، محبتی است که نسبت به اهل بیت حاصل می‏شود. نیز نشانه همدلی و هماهنگی روحی با ائمه اطهار است. قلبی که مهر حسین (ع) داشته باشد، بی شک به یاد مظلومیت و شهادت او می‏­گرید.
در حال گریه و رقت و هیجان، انسان بیش از هر حالت دیگر خود را به محبوبی که برای او می‏گرید نزدیک می‏بیند، در حقیقت در آن حال است که خود را با او یکسان می‏بیند . گریه بیشتر از خود بیرون‏ آمدن و خویش را فراموش کردن و با محبوب یکی شدن است . به تعبیر شهید مطهری: «گریه بر شهید، شرکت در حماسه او و هماهنگی با روح وی و موافقت با نشاط و حرکت او است». (5)
5. گریه و انسان‏سازی:
از آن جا که در فرهنگ شیعی، عزاداری باید از سر معرفت و شناخت باشد؛ هم‏دردی با آن عزیزان، یادآوری فضایل، مناقب و آرمان‏های آنان است و بدین شکل، آدمی را به سمت الگوگیری و الگوپذیری از آنان سوق می‏دهد.
فردی که با معرفت در مجالس عزاداری، شرکت می‌کند، شعور و شور و شناخت و عاطفه را در هم می‏ آمیزد و در پرتو آن، انگیزه‏ای قوی در او پدیدار می­گردد و هنگام خروج از مراسم عزاداری، مانند: دوستداری می‏شود که با روح معشوق پیوند برقرار کرده، فعّال و شتابان به دنبال پیاده کردن اوصاف محبوب در وجود خویشتن است. اشکی که بیانگر پیوند عاطفی و رابطه مکتبی و اتصال روحی با راه و فکر و خطّ سیّد الشهدا است، حتماً زمینه ساز پرهیز از گناه می‏گردد.
بنا بر این گریه بر امام حسین (ع) سبب می شود که انسان به مکتب و آرمان و اهداف آن حضرت نزدیک شود ، و تلاش کند که دیگر گناه کند و اگر احیانا بر اثر غفلت و فراموشی و یا به هر دلیل دیگر گناهی را مرتکب شد ، و از کاروان محبان و عاشقان آن حضرت عقب افتاد، زود با توبه به کاروان محبوب و معشوق می پیوندد . و با شفاعت آن حضرت قطعا توبه اش پذیرفته می شود و همه گناهانش بخشیده می شود .

پی نوشت ها:
1. هود (11) ، آیه 114.
2. مائده ( 5) ، آیه 27.
3. العلامه المجلسی، بحار الانوار، الناشر: مؤسسه الوفاء، بیروت، لبنان، سنه النشر: 1404 ه.ق ، ج 68 ، ص 179.
4. بحار الانوار ، ج 10 ، ص 102.
5. شهید مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدی ، ص 124.


[ سه شنبه 92/8/14 ] [ 2:56 عصر ] [ سید زین العابدین رشید کوهستانی ] [ نظر ]

غرانیق

 

داستان افسانة غرانیق ـ که به آیات شیطانی معروف گشته است ـ یکی از داستان‌هایی است که دست‌آویز بیگانه‌گان قرار گرفته و سند نبوّت را زیر سؤال برده‌اند.  

داستان سرایان آورده‌اند: پیامبر اسلام(ص)‌پیوسته در این آرزو بود که میان او و قریش هم بستگی صورت گیرد;زیرا ایشان ازجدایی قوم خویش نگران بود. در یکی از روزها که در کنار کعبه نشسته و در این اندیشه فرو رفته بود و گروهی از قریش در نزدیکی او بودند، در آن هنگام سورة "نجم‌" بر ایشان نازل گردید. ادامه مطلب...

[ شنبه 91/9/18 ] [ 10:58 عصر ] [ سید زین العابدین رشید کوهستانی ] [ نظر ]

کارگر


 در هر زمانی عده ای هستند که فکر می کنند تلاش برای معاش ،که نشانه فعالیت برای زندگی بهتر است،درست نبوده و علامت علاقه به دنیا می باشد.به همین دلیل افرادی را که برای امرار معاش کار و تلاش می کنند مورد ملامت قرارمی دهند.

 محمدبن منکدر،یکی از حفّاظ قرآن در عصر امام باقر-علیه السلام- در ضمن تمجید از آن حضرت می گوید:می خواستم اورا وعظ کنم که او مرا موعظه فرمود.

سؤال کردند چگونه؟

گفت:روزی از مدینه بیرون آمدم و در صحرا محمدبن علی بن الحسین(ع) را دیدم،که در کنار دو غلام سیاه کار می کرد،پیش خود گفتم:سبحان الله! پیرمردی ازقریش،در چنین ساعتی با این وضعیت برای بدست آوردن دنیا در تلاش است.باید او را موعظه کنم! نزد او رفتم و گفتم:خداوند تو را حفظ کند،اگر در این حالی که هستی اجل تو برسد چه خواهی کرد؟!

 امام فرمود:اگر در این حالی که هستم اجلم سر رسید،درحالی که در اطاعت خدا بوده ام از دنیا رفته ام.من با کار کردنم،خود و عیالم را از محتاج بودن به تو و به مردم حفظ می کنم.وقتی از سر رسیدن اجل هراسناک خواهم بود که اجل مرا در حال نافرمانی خدا دریافته باشد.

گفتم:ای فرزند رسول خدا،راست فرمودی،من می خواستم تو را موعظه کنم که تو مرا موعظه فرمودی.

 {بحارالانوار ج46ص292/ التهذیب ج6ص325}. 


[ شنبه 91/9/18 ] [ 12:50 صبح ] [ سید زین العابدین رشید کوهستانی ] [ نظر ]

امام زمان(عج)

 

 تردیدی نیست که قیام امام حسین(ع)در حصار زمان و مکان نمی گنجد،بلکه زمان ها و مکان ها را در نوردیده و بر همه تاریخ نوافکنی می کند.عاشورا یک مکتب و فرهنگ است که باید از آن درس گرفت و در زندگی بکار بست.
 عاشورا اغاز راهی است که به جاده انتظار حضرت مهدی(عج) منتهی می گردد.در حقیقت عاشورائیان،همان منتظرانند و اهل انتظار،تربیت شد? و درس گرفت? عاشورا.پس شایسته است که بر درس های عاشورا که مشق امروز منتظران است،مروری داشته باشیم.


1 -  معرفت نسبت به امام
آنچه در واقعه عاشورا،اصل و ریش? همه مفضیلت هاست،گوهر معرفت و شناخت امام حق است.یاران حسین(ع) عاشورایی شدند و جاودانه گردیدند،چون امام خود را شناختند و با همین شناخت،تا پای جان با امام خویش ماندند و در نتیجه به فوز عظیم رسیدند.در مقابل یزیدیان که از شناخت امام حق،بازماندند،به پیشوای باطل گرویدند و برای ابد،سعادت را باختند.
 امروز نیز،منتظران عاشورایی باید با همه توان،مهدی آل محمد(عج) را به عنوان مظهر حق و تنها راه منتهی به خدا بشناسند و حق و باطل و معروف و منکر را با او محک بزنند.چرا که اگر جز این باشد قطعاً از مسیر حقیقت،گمراه شده و به دامن یزیدیان زمان،خواهند افتاد.اگر چه امروز،امام منتظران،غایب است؛ولی کسب معرفت امام خواهد توانست که بین منتظران و امامشان،پیوند برقرار کند و منتظران را در همین عصر،در خدمت امام و اهداف او قرار دهد.  ادامه مطلب...

[ دوشنبه 91/9/13 ] [ 7:35 عصر ] [ سید زین العابدین رشید کوهستانی ] [ نظر ]

السلام علیک یا حسین بن علی(ع)

 

شک نیست که قیام و نهضت حسینی ( در تاریخ اسلام و جهان نمونه و بی بدیل است. به گفتة شهید مطهری"ره" "در جهان یک شخصیت حماسی مانند شخصیت حسین بن علی(ع) از نظر شدت حماسی و از نظر علوّ ارتفاع حماسی یعنی جنبه های انسانی نه جنبة قومی و ملّی پیدا نخواهید کرد، حسین(ع) سرود انسانیت است بهمین دلیل نظیر ندارد... .
شما در دنیا حماسه ای مانند حماسه حسین بن علی(ع) پیدا نخواهید کرد چه از نظر قدرت و قوّت حماسه و چه از جنبة علوّ و ارتفاع و انسانی بودن این حماسه... . "(1)

لذا بررسی خصوصیّت و خصلت های هر یک از گروههای درگیر در این واقعه، هدفی که هر کدام دنبال می کردند و نحوة دستیابی به آن، راز ماندگاری حادثه کربلا را آشکار خواهد کرد.

ادامه مطلب...

[ یکشنبه 91/9/12 ] [ 9:32 عصر ] [ سید زین العابدین رشید کوهستانی ] [ نظر ]

عطش

 

از گزارش‏های معتبر تاریخی، چنین به دست می‏آید که سه روز قبل از شهادت امام حسین(ع) (در روز هفتم محرّم) دستوری از عبیداللَّه بن زیاد به عمر بن سعد ابلاغ شد. دستور منع آب از امام حسین(ع) چندین بار از سوی یزید و ابن زیاد تکرار شده است و این تکرار،اهمیت این موضوع را در نزد امویان می رساند،اما بارزترین و روشن ترین دستور در این زمینه نامه مشهور ابن زیاد است که در شب هفتم به دست عمربن سعد رسیدومضمون این نامه چنین است:«میان حسین و اصحابش وآب جلوگیری کن،و نگذار از ان قطره ای بچشند،چنان که با عثمان بن عفان،آن مرد پرهیزکار و پاک چنین کردند».{تاریخ طبری،ج4ص314،اعلام الوری،ج1ص452؛بلاذری، ج 3، ص 180}.

ادامه مطلب...

[ شنبه 91/9/11 ] [ 12:46 صبح ] [ سید زین العابدین رشید کوهستانی ] [ نظر ]

 

حوادث شهادت امام حسین(ع) 


  1. برخورد ستارگان آسمان با یکدیگر :

عیسى بن حارث کندى می گوید : هنگامی حسین بن على (علیه السلام) را شهید کردند ، تا هفت روز ، هر گاه که نماز عصر را می خواندیم می دیدیم آفتابی که بر دیوارهاى خانه ها می تابید به قدری قرمز بود که گویا چادر های سرخ است که بر آن  کشیده اند ، و می دیدیم که برخی از ستارگان همدیگر را می زدند (با یکدیگر برخورد می کردند) .

  2 . آسمان خون گریه کرد :

نضره ازدیه گوید : هنگامى که حسین بن علی (علیهما السّلام) شهید شدند ، آسمان خون بارید و ما همچنان می دیدیم که تمام اشیاء  و اسباب ما مملو از خون است .(2)

ادامه مطلب...

[ دوشنبه 91/9/6 ] [ 11:56 صبح ] [ سید زین العابدین رشید کوهستانی ] [ نظر ]

 

5. رَقَّه*

این قول را سبط ابن‌جوزی به نقل از مقتل عبدالله‌بن عمرو وراق نقل کرده و افزوده است که وقتی سر [حسین بن علی(ع)] را نزد یزید حاضر کردند، گفت: آن را به عوض سر عثمان نزد خاندان ابی‎معیط می‎فرستم. و چون آنان در رقّه ساکن بودند، یزید سر را نزدشان فرستاد و آنان آن را در خانه‎ای دفن کردندکه بعدها آنجا جزءِ مسجد جامع شد.48


6. کوفه

سبط ابن‌جوزی گزارش دیگری آورده است مبنی بر آنکه عمروبن حُرَیْث مخزومی، سر امام(ع) را از ابن‌زیاد گرفت و پس از شست‌‌و‌شو و تمیز کردن و کفن کردن آن، در خانه‌اش در کوفه که به «دارالخزّ» شناخته می‌شد، دفن کرد.49

این قول و قول پنجم افزون بر آنکه از قد‌مت لازم برخوردار نیست، به سبب متفرّد بودن آن از اعتبا‌ر لازم را نیز ندارد؛ از این‌رو پذیرفته نمی‌شود.

ادامه مطلب...

[ جمعه 91/9/3 ] [ 11:44 عصر ] [ سید زین العابدین رشید کوهستانی ] [ نظر ]

السلام علیک یا حسین بن علی(ع)

پژوهشی درباره فرجام و محل دفن سر مطهر امام حسین(ع) و سرهای دیگر شهدا


مقدمه

یکی از پرسش‌هایی که درباره وقایع پس از عاشورا مطرح و شایسته مطالعه و بررسی است، فرجام سر مطهر امام حسین(ع) و دیگر سرهای شهدا است. بر اسا‌س گزارش‎های تاریخی، مسلّم است که سر امام حسین(ع) و دیگر سرها توسط مأموران ابن زیاد به شام فرستاده شد. همچنین بر اسا‌س برخی گزارش‎ها، سرهای دیگر شهدا نیز همراه سر امام حسین(ع) به دربار یزید برده شد.1 اکنون این پرسش مطرح است که پس از آنکه یزید ـ در ظاهر ـ از عملکرد خویش با امام حسین(ع) و یارانش اظهار پشیمانی کرد و درصدد بازگرداندن اسرا به مدینه برآمد، سرنوشت سر امام(ع) و سرهای دیگر چه شد؟ آیا چنان که بین شیعه مشهور است، سر امام(ع) به بدن ملحق شد یا چنان که در برخی منابع دیگرِ حدیثی شیعه آمده است، در نجف، کنار قبر امیرالمؤمنین(ع) دفن شد یا بر اساس برخی منابع اهل‌سنت به مدینه فرستاده شد و در بقیع دفن شد و یا در دمشق یا قا‌هره یا عَسْقَلان یا رَقّه و یا حتی در مرو دفن شد؟ فرجام سرهای دیگر شهدا به کجا انجامید؟ آیا آنها نیز به بدن‎هایشان ملحق شدند یا سرنوشت آنها نامعلوم است؟ بنابراین در این نوشتار دو موضوع، مورد بررسی و پژوهش قرار می‎گیرد: نخست، فرجام سر امام(ع) و دوم، فرجا‌م سرهای شهدا.
نخست: فرجام سر امام حسین‌(ع)

در اینکه سر مطهّر امام حسین(ع) کجا دفن شده است، منابع تاریخی و حدیثی شیعه و سنی، گزارش‌های متفاوتی ارائه کرده‎اند تا آنجا که ده قول در این باره گفته شده است. برخی از مورخان همانند سبط ابن‌جوزی و نویری و بعضی از محققان و نویسندگان معاصر، از جمله سید محسن امین عاملی2، فضل علی قزوینی3 و شهید قاضی طباطبایی4، به جمع‎آوری برخی از اقوال و نقد و بررسیِ آنها پرداخته‎اند که در این پژوهش از کوشش‌های آنان بهره گرفته شده است. اما اقوال در این باره، عبارت‌اند از:
1. کربلا

بسیاری از مورخان و اندیشمندان شیعی و سنی بر این باورند که سرِ امام حسین(ع) به بدن ملحق شده است، از این‎رو این قول، شهرت خاصی دارد. از اندیشمندان شیعه که قائل به چنین قولی شده‎اند، عبارت‌اند از:

شیخ صدوق (م381ق) و به پیروی از او، ابن فتال نیشابوری (م‌508 ‌ق) در این باره می‎نویسند: علی بن حسین(ع) همراه زنان (از شام) خارج شد و سر حسین(ع) را به کربلا بازگرداند.5

سید مرتضی (م436ق) در این باره می‎گوید: روایت شده که سر امام حسین(ع) با جسد وی در کربلا دفن شد.6

طبرسی (م548ق) پس از اشاره به قول سید مرتضی،7 در جای دیگر می‌نویسد: برخی از اصحاب ما گفته‎اند که سر از شام بازگردانده و به بدن ملحق شد.8

ادامه مطلب...

[ جمعه 91/9/3 ] [ 11:42 عصر ] [ سید زین العابدین رشید کوهستانی ] [ نظر ]
   1   2   3      >
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

بنده سید زین العابدین رشید کوهستانی،اهل روستای کوهستان از توابع شهرستان بهشهر هستم. از سال 1374 وارد حوزه علمیه شدم وپس از طی تحصیلات مقطع مقدمات و سطح در حوزه علیمه فیضیه مازندران بابل،در سال 1382 وارد حوزه علیمه قم شدم و در کنار تحصیل در فقه و اصول و شرکت در درس خارج فقه و اصول مراجع بزرگوار آیات عظام سبحانی و مکارم شیرازی،در رشته تخصصی تاریخ اسلام و تشیع در مقطع کارشناسی ارشد فارغ التحصل گردیده ام.
لینک دوستان
امکانات وب


بازدید امروز: 9
بازدید دیروز: 14
کل بازدیدها: 201551